صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "گ" - فارسی به انگلیسی
گفتمان گر
گفتن
گفتن با اطمینان
گفتن با حرارت
گفتن با صدای یکنواخت و ملال آور
گفتن با ظرافت وانمودین
گفتن با لب و لوچه آویزان
گفتن با لحن مصنوعی
گفتن با گریه و زاری
گفتن به تفصیل
گفتن به صورت نیایش (نادر)
گفتن به طور رسمی
گفتن به طور محکم و صریح
گفتن به طور نکوهش آمیز
گفتن به طور نکوهشآمیز
گفتن به طور واضح
گفتن داوطلبانه
گفتن درود
گفتن شوخی های زننده
گفتن مرتبا
گفتن مطلبی لابلای حرف ها
گفتن ناگهانی و با حرارت
گفتن ناگهانی و با شور و حرارت
گفتن همراه با داد و فریاد
گفتن چیزی ضمن صحبت
گفتن یکی یکی
گفتنی
گفتنی (اندیشه و غیره)
گفتنی بسیار (عامیانه)
گفته
گفته اتفاقی
گفته احمقانه
گفته شده
گفته شده در بالا
گفته ضد و نقیض
گفته ضمنی
گفته متناقض نما
گفته مستهجن
گفته نشده
گفته کوتاه و پرمغز
گفتگو
گفتگو مان شد
گفتگو کردن
گفتگوپذیر
گفتگوکردن
گفتگوی تند
گفتگوی سیاسی
گفتگوی غیر رسمی
بیشتر