ائین هخامنشیان

ائین هندو

ائینه رایانه

ائینه هستی

ائینی در ژاپن

ائینیون

ائیپی جس

<hr> مترادف اب : ( آب ) ماء، مایع، شیره، عرق، عصاره، عصیر، حل، محلول، ذوب، خوی، بزاق، آب دهان، منی، بحر، دریا، یم، زهاب، آبرو، حیثیت، شرف، عزت، تری، تازگی، طراوت | ابو، باب، بابا، پدر، والد <hr> متضاد اب : ابن، ام

مترادف اب : ( آب ) ماء، مایع، شیره، عرق، عصاره، عصیر، حل، محلول، ذوب، خوی، بزاق، آب دهان، منی، بحر، دریا، یم، زهاب، آبرو، حیثیت، شرف، عزت، تری، تازگی، طراوت | ابو، باب، بابا، پدر، والد متضاد اب : ابن، ام

اب

اب ابگوشت

اب ابی

اب اتش خو

اب احیا شده

اب اذری

اب از اب تکان نخورد

اب از اب تکان نخوردن

اب از جام کسی بردن

اب از دریا می بخشد

اب از دست دادن

اب از دستش نمی چکد

اب از دهان سرازیر شدن

اب از روی کسی بردن

اب از سر پریدن

اب از سر گذشتن

اب از سرچشمه گل الود بودن

اب از لوچه کسی افتادن

اب از چشم گرفتن

اب از چشمه خورشید جستن

اب از کسی گشادن

اب اشامیدنی

اب اشنا

اب افتادن دهان یا دهن کسی

اب افزار

اب افسرده

اب افشان

اب افکن

اب الو

اب الوده

اب اماله

اب انار

<hr> مترادف اب انبار : ( آب انبار ) برکه، آبدان، آبگیر، برم، تالاب

مترادف اب انبار : ( آب انبار ) برکه، آبدان، آبگیر، برم، تالاب

واژه های حرف "ا" - پیشنهاد کاربران