<hr> برابر پارسی : ناگهانی، بناگاه، یکباره | ( اتفاقاً ) وانگهی، همگی، ناگهان، با هم

برابر پارسی : ناگهانی، بناگاه، یکباره | ( اتفاقاً ) وانگهی، همگی، ناگهان، با هم

اتفاقا

اتفاقا و گاهگاهی

<hr> برابر پارسی : رویدادها

اتفاقات

اتفاقات ناگهانی

اتفاقاتی

<hr> مترادف اتفاقی : تصادفاً، تصادفی، غیرمترقب، غیرمنتظر، ناگهانی، حادثی <hr> برابر پارسی : پیش آمدی، بختامدی، بختامدانه، خودبخود(ی)، گذرانه، گذری، ناگهانی

مترادف اتفاقی : تصادفاً، تصادفی، غیرمترقب، غیرمنتظر، ناگهانی، حادثی برابر پارسی : پیش آمدی، بختامدی، بختامدانه، خودبخود(ی)، گذرانه، گذری، ناگهانی

اتفاقی

اتفاقیه

اتفال

اتفوه

اتق

اتقاء

اتقان

اتقان صنع

اتقدر

اتقوا

اتقواربکم

اتقوه

اتقی

اتقیا

اتقیاء

اتل

اتل متل توتوله

اتل پارس

اتلار

<hr> مترادف اتلاف : افنا، تابودی، تباهی، تبذیر، تلف، ولخرجی، هدر <hr> برابر پارسی : تبه، تباه، نابودی، از میان بردن، نابود کردن

مترادف اتلاف : افنا، تابودی، تباهی، تبذیر، تلف، ولخرجی، هدر برابر پارسی : تبه، تباه، نابودی، از میان بردن، نابود کردن

اتلاف

اتلاف هزینه

<hr> برابر پارسی : زمان کشی

اتلاف وقت

اتلاق

اتلان

اتلانتیس

اتلر

اتلس

اتللو

اتلمتلیدن

اتلکتازی

<hr> مترادف اتلیه : ( آتلیه ) کارگاه، نگارخانه، نگارستان <hr> برابر پارسی : ( آتلیه ) کارگاه، کارکد، هُنرکده

مترادف اتلیه : ( آتلیه ) کارگاه، نگارخانه، نگارستان برابر پارسی : ( آتلیه ) کارگاه، کارکد، هُنرکده

اتلیه

اتلیه عکاسی

<hr> برابر پارسی : هسته، ریزین

برابر پارسی : هسته، ریزین

اتم

اتما

<hr> مترادف اتمام : تتمیم، تکمیل، اختتام، پایان، ختم <hr> متضاد اتمام : آغاز <hr> برابر پارسی : انجام، به پایان رساندن، به سرانجام رساندن، پایان، سپریدن، سرانجام، فرجام

مترادف اتمام : تتمیم، تکمیل، اختتام، پایان، ختم متضاد اتمام : آغاز برابر پارسی : انجام، به پایان رساندن، به سرانجام رساندن، پایان، سپریدن، سرانجام، فرجام

اتمام

اتمام حجت

اتمام مهمات

<hr> مترادف اتمسفر : ( آتمسفر ) جو، فضا، هوا، محیط، شرایط، وضعیت <hr> برابر پارسی : ( آتمسفر ) هوابار، پناد | هواسپهر، هوابار، پناد

مترادف اتمسفر : ( آتمسفر ) جو، فضا، هوا، محیط، شرایط، وضعیت برابر پارسی : ( آتمسفر ) هوابار، پناد | هواسپهر، هوابار، پناد

واژه های حرف "ا" - پیشنهاد کاربران