راگه

راگو

راگول

راگوویر

<hr> مترادف رای : اندیشه، رای، فکر، نظر، اعتقاد، باور، زعم، عقیده، حکم، فتوا، رایزنی، شور، مشاوره، مشورت، آهنگ، تصمیم، عزم، قصد | اندیشه، رای، فکر، نظر، اعتقاد، باور، زعم، عقیده، تدبیر، شور، مشورت، حدس، قیاس، راه <hr> برابر پارسی : ( رأی ) رای

مترادف رای : اندیشه، رای، فکر، نظر، اعتقاد، باور، زعم، عقیده، حکم، فتوا، رایزنی، شور، مشاوره، مشورت، آهنگ، تصمیم، عزم، قصد | اندیشه، رای، فکر، نظر، اعتقاد، باور، زعم، عقیده، تدبیر، شور، مشورت، حدس، قیاس، راه برابر پارسی : ( رأی ) رای

رای

رای ازهر

<hr> برابر پارسی : ( رأی اعتماد ) رای پذیرش

برابر پارسی : ( رأی اعتماد ) رای پذیرش

رای اعتماد

رای باز

رای جمع کن

رای دهنده

رای سفید

رای صواب

<hr> برابر پارسی : ( رأی عدم اعتماد ) رای ناباوری

برابر پارسی : ( رأی عدم اعتماد ) رای ناباوری

رای عدم اعتماد

رای فر

رای فقیه

رای مانا

رای ممتنع

رای مند

رای ها

رای و رایت

رایا

رایا نامه

رایات

رایان

رایانامه

رایانامهیدن

رایانش

رایانش ابری

رایانشانی

رایانشی

رایانه

رایانه تخت لمسی

رایانه قابل حمل

رایانه همراه

رایانه کار

رایانه کیفی

رایانگر

رایانی

رایانیداری

رایاپیک

رایبد

<hr> مترادف رایت : بیرق، پرچم، درفش، علامت، علم، لوا <hr> برابر پارسی : پرچم، درفش

مترادف رایت : بیرق، پرچم، درفش، علامت، علم، لوا برابر پارسی : پرچم، درفش

رایت

رایت او وی

رایت عالی

رایت و بیرق

رایتموه

رایتی

<hr> مترادف رایج : باب، رواج، شایع، متداول، متعارف، مد، مرسوم، معمول <hr> متضاد رایج : منسوخ، نامتداول <hr> برابر پارسی : رواگ، روان، روا، گسترده، روامند

مترادف رایج : باب، رواج، شایع، متداول، متعارف، مد، مرسوم، معمول متضاد رایج : منسوخ، نامتداول برابر پارسی : رواگ، روان، روا، گسترده، روامند

رایج

پیشنهاد کاربران

واژه های حرف "ر" - پیشنهاد کاربران