کبوده حسن اباد

کبودوند

کبودچشم

کبودیدن

کبوشی

کبک

کبک اباد

کبک بشکستن

کبک رفتار

کبک رقاص

کبک شکستن

کبک لب

کبک مثال

کبک وش

کبکاب

کبکبه و دبدبه

کبکش خروس می خونه

کبکیدن

<hr> مترادف کبیر : بزرگ، عظیم، کلان، معظم، قاید، نبیل، بالغ، رشید، شوره زار، کویر <hr> برابر پارسی : بزرگ، بلند پایه، گرامی، مهان

مترادف کبیر : بزرگ، عظیم، کلان، معظم، قاید، نبیل، بالغ، رشید، شوره زار، کویر برابر پارسی : بزرگ، بلند پایه، گرامی، مهان

کبیر

کبیران

<hr> مترادف کبیره : اثم، ذنب، گناه، معصیت

مترادف کبیره : اثم، ذنب، گناه، معصیت

کبیره

<hr> برابر پارسی : بهیزک

کبیسه

کبیکج

<hr> مترادف کت : شانه، کتف، تخت <hr> برابر پارسی : کرته

مترادف کت : شانه، کتف، تخت برابر پارسی : کرته

کت

کت kot

کت ارا

کت بارانی

کت بسته

کت بند

کت تک

کت شلوار

کت موکوسی

کت نوار

کت نوت

کت نویر

کت و دامن

کت و شلوار

کت و فت

کت پاتوکی

کت کاموایی

کت کت

کت کراکر

کت کلیدون

کت کویی

کتا

<hr> مترادف کتاب : تذکره، دفتر، دیوان، رساله، سفینه، صحیفه، کتابچه، کشکول، مصحف، مکتوب، نامه، نوشته <hr> برابر پارسی : نسک، نوشته، نامک، ماتیکان، نوشتار

مترادف کتاب : تذکره، دفتر، دیوان، رساله، سفینه، صحیفه، کتابچه، کشکول، مصحف، مکتوب، نامه، نوشته برابر پارسی : نسک، نوشته، نامک، ماتیکان، نوشتار

کتاب

کتاب ابن سینا در زمینه پزشکی

کتاب ادعیه

پیشنهاد کاربران

واژه های حرف "ک" - پیشنهاد کاربران