<hr> معنی : پرده صماخ، پرده گوش <hr> معانی دیگر : رجوع شود به: tympanum، تش 0 پرده گوش، پرده صما، صماخ گوش

معنی : پرده صماخ، پرده گوش معانی دیگر : رجوع شود به: tympanum، تش 0 پرده گوش، پرده صما، صماخ گوش

eardrum

eardrum perforations

<hr> معنی : خاج <hr> معانی دیگر : گوش پوش (به ویژه هر یک از دو زبانه ای که از کلاه های زمستانی آویخته است و گوش را گرم نگه می دارد)، نرمه گوش، لاله گوش

معنی : خاج معانی دیگر : گوش پوش (به ویژه هر یک از دو زبانه ای که از کلاه های زمستانی آویخته است و گوش را گرم نگه می دارد)، نرمه گوش، لاله گوش

earflap

earhole

earhquake

earial

<hr> (کشتی بادبان دار - طناب کوچکی که گوشه ی بادبان را به دکل یا شاه طناب وصل می کند) طناب گوشه، گوشه ریسمان

(کشتی بادبان دار - طناب کوچکی که گوشه ی بادبان را به دکل یا شاه طناب وصل می کند) طناب گوشه، گوشه ریسمان

earing

<hr> معنی : کنت <hr> معانی دیگر : ارل (عنوان اشرافی در انگلیس که از ویسکنت بالاتر و از مارکس پایین تر است) (به زوجه ی ارل می گویند: کنتس)، اسم خاص مذکر، انگلیس کنت، درشعر سرباز دلیر

معنی : کنت معانی دیگر : ارل (عنوان اشرافی در انگلیس که از ویسکنت بالاتر و از مارکس پایین تر است) (به زوجه ی ارل می گویند: کنتس)، اسم خاص مذکر، انگلیس کنت، درشعر سرباز دلیر

earl

earl grey

<hr> معنی : پیش از وقت

earlier

earlier one

earlier reviews

earlier statement

earlier than

earlier than usual

earlier times

earlier today

earliest

earliest classification

earliest convenience

earliest deadline first

earliest due date

earliness

<hr> معنی : خاج، نرمه گوش، قسمت اویزان گوش <hr> معانی دیگر : لاله گوش

معنی : خاج، نرمه گوش، قسمت اویزان گوش معانی دیگر : لاله گوش

earlobe

earlobes

<hr> معنی : زود، اولیه، مربوط به قدیم، در اوایل، در ابتدا، بزودی <hr> معانی دیگر : اوایل، نخستگان، آغازین، پیش از موقع، پیش از انتظار، در دوران کهن، باستان، باستانی، پیشین، در آینده ی نزدیک، به زودی، در مدتی کوتاه، زودرس، پیشرس، نوبر، تروند، ترونده، عتیق

معنی : زود، اولیه، مربوط به قدیم، در اوایل، در ابتدا، بزودی معانی دیگر : اوایل، نخستگان، آغازین، پیش از موقع، پیش از انتظار، در دوران کهن، باستان، باستانی، پیشین، در آینده ی نزدیک، به زودی، در مدتی کوتاه، زودرس، پیشرس، نوبر، تروند، ترونده، عتیق

early

early adopter

early adopters

early age

early antiquity

early as possible

early bicycles

<hr> سحر خیز، زودآیند (کسی که زود برمی خیزد و یا زود وارد می شود یا می رود)، پیشخیز

سحر خیز، زودآیند (کسی که زود برمی خیزد و یا زود وارد می شود یا می رود)، پیشخیز

واژه های حرف "e" - پیشنهاد کاربران