sewing machine

sewing machine parts

sewing thread

sewing tools

<hr> <b>معنی</b> : جنسی <hr> <b>معانی دیگر</b> : نر بودن یا ماده بودن، جنسیت، گونگی، ژاد، ژادی (sexual هم می گویند)، مقاربت جنسی، مرزیدن، جماع، گایش، گیرایی جنسی، اندام تناسلی، (مرغداری و غیره) جنسیت (ماده بودن یا نر بودن) را معلوم کردن، پیشوند: شش، جنس مذکر یا مونک، تذکیر وتانیک، احساسات جنسی، روابط جنسی، سکس، سکسی کردن

معنی : جنسی معانی دیگر : نر بودن یا ماده بودن، جنسیت، گونگی، ژاد، ژادی (sexual هم می گویند)، مقاربت جنسی، مرزیدن، جماع، گایش، گیرایی جنسی، اندام تناسلی، (مرغداری و غیره) جنسیت (ماده بودن یا نر بودن) را معلوم کردن، پیشوند: شش، جنس مذکر یا مونک، تذکیر وتانیک، احساسات جنسی، روابط جنسی، سکس، سکسی کردن

sex aid

sex and gender

<hr> جاذبه ی جنسی، گیرایی جنسی، جاذبه جنسی

جاذبه ی جنسی، گیرایی جنسی، جاذبه جنسی

sex appeal

sex cell

sex chromatin

<hr> (زیست شناسی) رنگین تن ژادی، کروموزوم جنسی

(زیست شناسی) رنگین تن ژادی، کروموزوم جنسی

sex chromosome

sex club

sex crime

sex criminal

sex determination

sex development

sex difference

sex differentiation

sex discrimination

sex drive

sex education

sex gender system

<hr> بهداشت ژادی، بهداشت جنسی

بهداشت ژادی، بهداشت جنسی

sex hygiene

sex is fo less than tin

sex life

sex linked genes

sex maniac

sex negative cultures

sex offender

sex organ

sex pert

sex position

sex positive cultures

sex positive movement

sex positivity

sex provoking

sex ratio

sex reassignment

sex reversal

sex role ideology

sex segregation

sex slave

<hr> (به ویژه هنرپیشه) نماد جاذبه ی جنسی، مظهر جاذبه ی جنسی

(به ویژه هنرپیشه) نماد جاذبه ی جنسی، مظهر جاذبه ی جنسی

واژه های حرف "s" - پیشنهاد کاربران