پیشنهاد کاربران

ultralight aircraft

ultralow

ultramarathon

ultramarathoner

<hr> معنی : رنگ ابی سیر، لاجوردی، واقع در انسوی دریا <hr> معانی دیگر : ماورای بحار، آن سوی دریاها، فرا دریا، (رنگ) آبی تیره، آبی آسمانی

معنی : رنگ ابی سیر، لاجوردی، واقع در انسوی دریا معانی دیگر : ماورای بحار، آن سوی دریاها، فرا دریا، (رنگ) آبی تیره، آبی آسمانی

ultramarine

ultrametamorphism

<hr> معنی : متجدد، خیلی جدید، فرانو، بسیار تازه <hr> معانی دیگر : بسیار مدرن، فرانوین

معنی : متجدد، خیلی جدید، فرانو، بسیار تازه معانی دیگر : بسیار مدرن، فرانوین

ultramodern

ultranationallist

ultraparallel lines

ultrapasteurization

ultrapure

ultraradical

ultrarapid

ultrasensitive

<hr> تندتر از سرعت صدا، فرا صوتی، فراوایی، فراآوایی

تندتر از سرعت صدا، فرا صوتی، فراوایی، فراآوایی

ultrasonic

ultrasonic cleaning

ultrasonic echo

ultrasonic grating constant

ultrasonic imaging

ultrasonic light modulator

ultrasonic microscope

ultrasonic radiation

ultrasonic rail testing

ultrasonic scaler

ultrasonic sealing

ultrasonic spray pyrolysis

ultrasonic transducer

ultrasonic welding

ultrasonically

ultrasonication

<hr> (با فعل مفرد) فراواشناسی، فرا صوت شناسی، فرا آواشناسی

(با فعل مفرد) فراواشناسی، فرا صوت شناسی، فرا آواشناسی

ultrasonics

<hr> (امواج فرا صوتی که در درمان و جراحی به کار می روند) فراوا درمانی، فراوانمایی، اولتراسوند

(امواج فرا صوتی که در درمان و جراحی به کار می روند) فراوا درمانی، فراوانمایی، اولتراسوند

ultrasound

ultrasound proximity sensor

ultrastable

ultrastructural

ultrastructural anatomy

ultrasurfا

ultratech

ultrathin

ultraviolence

ultraviolent

<hr> معنی : فرابنفش <hr> معانی دیگر : (امواج الکترومگنتیک دارای طول موج میان حدود 5 تا 400 نانومتر) فرابنفش، ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش، ماورابنفش

معنی : فرابنفش معانی دیگر : (امواج الکترومگنتیک دارای طول موج میان حدود 5 تا 400 نانومتر) فرابنفش، ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش، ماورابنفش

واژه های حرف "u" - پیشنهاد کاربران