صمغ بادام کوهی

صمغ بوته خار شتر

صمغ خوشبو

صمغ خوشبوی هندی

صمغ درخت

صمغ درخت سرو

صمغ درخت کاج

صمغ صبر زرد

صمغ فسیل شده با خاصیت الکتریسیته مالشی

صمغ معطر

صمغ مغناطیسی

صمغ گون

صمغ گیاه گون

صمغ گیاهی

صمغی تلخ

صمغی خوشبو و سرخ رنگ با نام دیگر لیبانون و عسلبند که برای ایجاد رایحه خوش در اتش می ریزند

صمغی سفید و نرم

<hr> مترادف صمیم : خالص، محض، بی آلایش، پاک، صمیمی، ناب، میان، وسط <hr> متضاد صمیم : ناسره <hr> برابر پارسی : ناب، برگزیده، تَک، ژرفا

مترادف صمیم : خالص، محض، بی آلایش، پاک، صمیمی، ناب، میان، وسط متضاد صمیم : ناسره برابر پارسی : ناب، برگزیده، تَک، ژرفا

صمیم

<hr> مترادف صمیمی : بااخلاص، بامحبت، خالص، راستین، صمیم، مخلص، یکرنگ <hr> متضاد صمیمی : دورو، غیرصمیمی <hr> برابر پارسی : خودمانی

مترادف صمیمی : بااخلاص، بامحبت، خالص، راستین، صمیم، مخلص، یکرنگ متضاد صمیمی : دورو، غیرصمیمی برابر پارسی : خودمانی

صمیمی

صمیمی بی ریا

صمیمی شدن با کسی

صمیمی و همدل

صمیمی و همراه

صمیمی و یکرنگ

صمیمی یا مخلص

<hr> مترادف صمیمیت : ارادت، خلوص، دوستی، محبت، مودت، وداد، وفا، یکدلی، یکرنگی، یگانگی <hr> متضاد صمیمیت : دورنگی، دورویی <hr> برابر پارسی : یکرنگی، یگانگی، بی آلایشی، پاکدلی، خودمانی

مترادف صمیمیت : ارادت، خلوص، دوستی، محبت، مودت، وداد، وفا، یکدلی، یکرنگی، یگانگی متضاد صمیمیت : دورنگی، دورویی برابر پارسی : یکرنگی، یگانگی، بی آلایشی، پاکدلی، خودمانی

صمیمیت

صمیمیت و اخلاص در دوستی

صنار

صناع

<hr> مترادف صناعت : پیشه، حرفه، صنعت، کار، هنر

مترادف صناعت : پیشه، حرفه، صنعت، کار، هنر

صناعت

صندلی اسب

صندلی خطیب

صندلی دارد

صندلی دندان پزشکی

صندلی دوچرخه سوار

صندلی راحتی

صندلی سنگی

صندلی سوارکار

صندلی معلولین

صندلی پارک

صندلی چرخ دار کودک

صندلی چرخدار کوچک

صندلی که در ان یخ بگذارند

صندلی کوتاه راحتی تشک و پشتی دار

صندوق جهانی کودکان

صندوق حاوی جسد

صندوق حمل جنازه

صندوق حمل مرده

جدول کلمات

واژه های حرف "ص" - جدول کلمات