جدول کلمات

ورزشی با راکت

ورزشی با سه تیر کوچک

ورزشی بین المللی که قوانین ان مثل والیبال بوده ولی مثل فوتبال با پا بازی می شود

ورزشی روی چمن

ورس

ورش

<hr> مترادف ورشکست : خانه خراب، مالباخته، مفلس، ورشکسته

مترادف ورشکست : خانه خراب، مالباخته، مفلس، ورشکسته

ورشکست

<hr> مترادف ورطه : پرتگاه، غرقاب، گرداب، لجنزار، لجه، مغاک، مهلکه <hr> برابر پارسی : گرداب، مرداب، منجلاب

مترادف ورطه : پرتگاه، غرقاب، گرداب، لجنزار، لجه، مغاک، مهلکه برابر پارسی : گرداب، مرداب، منجلاب

ورطه

<hr> مترادف ورع : اتقا، پارسایی، پاکدامنی، پرهیز، پرهیزگاری، تقوا، زهد <hr> متضاد ورع : ناپارسایی <hr> برابر پارسی : پرهیزکاری، پارسایی

مترادف ورع : اتقا، پارسایی، پاکدامنی، پرهیز، پرهیزگاری، تقوا، زهد متضاد ورع : ناپارسایی برابر پارسی : پرهیزکاری، پارسایی

ورع

<hr> مترادف ورق : برگ، صحیفه، صفحه، لا، ورقه <hr> برابر پارسی : برگ، برگه

مترادف ورق : برگ، صحیفه، صفحه، لا، ورقه برابر پارسی : برگ، برگه

ورق

ورق فروش

ورق کاغذ

ورقا

ورقه ای شامل سوالاتی راجع به هویت فرد یا افراد خانواده او و غیره که معمولا در ادارات و موسسات به اشخ

ورقه معرف مشخصات کالا

ورقه نازک سیب زمینی سرخ کرده

ورقه نازک فلز

ورقه نازک فلزی

ورقه گوشت گاو

ورل

<hr> مترادف ورم : آماس، آماه، باد، برآمدگی، پف، پیله، تورم، دمل، نفخ <hr> برابر پارسی : آماس، باد

مترادف ورم : آماس، آماه، باد، برآمدگی، پف، پیله، تورم، دمل، نفخ برابر پارسی : آماس، باد

ورم

ورم حجاب حاجز

ورم خودمانی

ورم ریه

ورم سینه

ورم عفونی

ورم عفوی

ورم معده

ورم و اماس

ورم پای دندان

ورم پلک چشم

ورم چرکدار

ورم چرکین

ورم چشم

<hr> برابر پارسی : آماسیدن

ورم کردن

ورم کرده

ورم کرده یا اماسیده

ورم یا برامدگی

ورمی که در بن ناخن پیدا شود

ورود غیر قانونی به رایانه

ورود غیر مجاز رایانه ای

ورودی خانه

ورودی چاه

ورودیه سینما

<hr> مترادف ورک : سرین، کفل

ورک

ورکاک

<hr> مترادف ورید : سیاهرگ، عرق <hr> متضاد ورید : سرخرگ، شریان <hr> برابر پارسی : رگ، سیاهرگ

مترادف ورید : سیاهرگ، عرق متضاد ورید : سرخرگ، شریان برابر پارسی : رگ، سیاهرگ

واژه های حرف "و" - جدول کلمات