صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ب" - مترادف و متضاد
با پرده یا روپوش پوشاندن
با پرچم علامت دادن
با پرچین احاطه کردن
با پست فرستادن
با پشت دست ضربه زدن
با پشت راکت ضربت وارد کردن
با پشتکار
با پنبه پوشاندن
با پوزه کاویدن
با پوزه کاویدن یا بو کردن
با پوست پوشاندن
با پوسته یا قشری پوشاندن
با پوشال پوشاندن
با پول مصالحه کردن
با پولک مزین کردن
با پونز محکم کردن
با پیاز تهیه شده
با پیروزی بدست امدن
با پیمانه وزن کردن
با چارقد پوشاندن
با چاقو بریدن
با چاقو تیز کردن و تراشیدن
با چاقوی جراحی بریدن
با چراغ یا نشان راهنمایی کردن
با چرخ کوچک مخصوص غلتاندن
با چرخ یا دستگیره کشدن
با چشم اشاره کردن
با چشم بسته
با چشم حقارت
با چشم غمزه کردن
با چشم نیم باز نگاه کردن
با چشمان خمار نگریستن
با چشمان پر اشتیاق نگاه کردن
با چلپ و چلوپ شستن
با چماق زدن
با چماق یا باتون زدن
با چماق یا شلاق زدن
با چمن
با چمن پوشاندن
با چنگال ربودن
با چنگک جمع کردن
با چنگک زمین را صاف کردن
با چنگک سوراخ کردن
با چنگک صاف کردن
با چوب بیلیارد زدن
با چوب خط حساب کردن
با چوب زدن
با چوب زیر بغل راه رفتن
بیشتر