صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ب" - مترادف و متضاد
با نوک پا راه رفتن
با نگاه رشگامیز
با نیزه زدن
با نیزه سوراخ کردن
با هاشور سایه انداختن
با هلا ل یا زینت گل اراستن
با هم اتحاد کردن
با هم امیختن
با هم بافتن
با هم بیگانه کردن
با هم جاری شونده
با هم جمع شده
با هم جمع کردن
با هم جوش خورده
با هم عوض کردنی
با هم قرینه کردن
با هم متصل کردن
با هم مخلوط کردن
با هم یکی شدن
با همدیگر
با همست
با هنرمندی
با هیجان
با و پایین رفتن
با واژه های دیگری بیان کردن
با واگن برقی حمل کردن
با واگن حمل کردن
با وجود این
با ورقه رای دادن
با وزن خواندن
با وسایل غیر مشروع بدست امده
با وسایل مکانیکی کار کردن
با وضع نامرغوب
با ولع بعلیدن
با پا زدن
با پارچه مزین کردن
با پارچه پوشانیدن
با پاشیدن ماسه پاک کردن
با پاهای از هم گشاده
با پاهای گشاد از هم
با پاهای گشاد نشستن یا ایستادن
با پای خشک
با پتو و یا جل پوشاندن
با پتک زدن
با پر اراستن
با پر اراسته
با پر پوشاندن
با پرحرفی
بیشتر