صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ت" - مترادف و متضاد
تن دادن
تن در دادن
تن در دادن به
تن در ندادنی
تن دردادن
تن دردهی
تن درمانی
تن شماری
تن پرور
تن پروری
تن پوش
تن پوش مندرس
تن کردشناس
تن کردشناسی
تنآسا
تنآسان
تنآسانی
تنآسایی
تنابه
تنازع
تناسب
تناسب حرکات
تناسب داشتن
تناسب پذیر
تناسخ
تناسخ در جسم تازه
تناسخ کردن
تناسخی
تناسل
تناسل بکری
تناسل ناهمجنس
تناسل کردن
تناسلی
تناظر
تنافر
تنافس
تناقصآمیز
تناقض
تناقض دار
تناقض داشتن با
تناقض دو قانون یا دو اصل
تناقض گویی
تناهی
تناوب
تناوب بدون انقطاع
تناوب تولید
تناوب نسل ها
تناوب گر
بیشتر