جسم مهره

جسم نسوز

جسم نورانی

جسم نیمه هادی

جسم هشت سطحی

جسم پرتاب شونده

جسم پنج وجهی

جسم چند وجهی

جسم چهار سطحی

جسم ژلا تینی

جسم کروی

جسم کروی کوچک

جسم کوچک کروی

جسم گلوله مانند

جسما ضعیف کردن

<hr> برابر پارسی : تنکرد

جسمانی

<hr> برابر پارسی : تنومندی

جسمانیت

جسمک

جسمی

جسمیت

<hr> مترادف جسور : بی باک، بی پروا، پردل، شجاع، شیردل، نترس، بی آزرم، بی ادب، بی حیا، پررو، گستاخ، متجاسر <hr> متضاد جسور : کم دل <hr> برابر پارسی : بی باک، دلیر، گستاخ، نترس

مترادف جسور : بی باک، بی پروا، پردل، شجاع، شیردل، نترس، بی آزرم، بی ادب، بی حیا، پررو، گستاخ، متجاسر متضاد جسور : کم دل برابر پارسی : بی باک، دلیر، گستاخ، نترس

جسور

جسور کردن

<hr> مترادف جسورانه : جسارت آمیز، دلیرانه، شجاعانه، گستاخانه

مترادف جسورانه : جسارت آمیز، دلیرانه، شجاعانه، گستاخانه

جسورانه

<hr> مترادف جسیم : پرحجم، تناور، تنومند، حجیم، عظیم الجثه

مترادف جسیم : پرحجم، تناور، تنومند، حجیم، عظیم الجثه

جسیم

<hr> مترادف جشن : بزم، جشنواره، چراغانی، سور، شادی، ضیافت، عید، فستیوال، مهمانی

مترادف جشن : بزم، جشنواره، چراغانی، سور، شادی، ضیافت، عید، فستیوال، مهمانی

جشن

جشن اول ماه مه

جشن باده گساری

جشن تولد

جشن درو

جشن دویست ساله

جشن سالیانه عروسی

جشن صد ساله

جشن صد و پنجاهمین

جشن عروسی

جشن فارغ التحصیلی

جشن مارتین مقدس در 11 نوامبر

جشن میلا د عیسی مسیح

جشن میلاد مسیح

جشن ها و مسابقات قدیم یونان

جشن هزار ساله

جشن و سرور

جشن و شادمانی پر سر و صدا

جشن پیروزی

جشن گرفتن

جشن یا یادبود صد ساله

جشن یادگاری

<hr> مترادف جشنواره : جشن، فستیوال

مترادف جشنواره : جشن، فستیوال

جشنواره

جشنی

مترادف و متضاد

واژه های حرف "ج" - مترادف و متضاد