صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ح" - مترادف و متضاد
حکم احضار
حکم اداری
حکم ادامه توقیف
حکم اعدام
حکم بازداشت
حکم تحریم یا تکفیر
حکم توقیف
حکم حبس
حکم حبس ابد
حکم دادن
حکم دادگاه
حکم دادگاه عالی به دادگاه تالی
حکم صادر کردن
حکم فرما
حکم مجازات
حکم مرخصی
حکم نهی
حکم نگاهداری و ضبط
حکم ورشکستگی
حکم کردن
حکما
حکمت
حکمت الهی
حکمت علل غایی
حکمحکمتآمیز
حکمران
حکمران، حکمران
حکمرانی
حکمرانی کردن
حکمروایی کردن
حکمفرما
حکمفرما بودن
حکمفرمایی
حکمی
حکمیت
حکمیت کردن
حکه
حکواصلاح
حکواصلاح کردن
حکومت
حکومت ائتلافی
حکومت اداری
حکومت اربابان فن
حکومت استبدادی
حکومت اشرافی
حکومت اغنیاء
حکومت امپراتوری
حکومت امپراطوری
بیشتر