صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "خ" - مترادف و متضاد
خشکانده شده در افتاب
خشکاندیش
خشکانیدن
خشکانیده
خشکبار
خشکدامن
خشکزار
خشکسالی
خشکمغز
خشکنای
خشکه مقدس
خشکه مقدس بودن
خشکوتر
خشکی
خشکی زدن
خشکیدن
خشکیده
خشیت
خصال
خصایل
خصلت
خصم
خصمافکن
خصمانه
خصمی
خصوصا انگلیسی یا امریکایی
خصوصخصوص
خصوصی
خصوصیات
خصوصیات اخلاقی
خصوصیات برجسته
خصوصیات شخص
خصوصیات فردی
خصوصیات نژادی
خصوصیت
خصوصیت نژادی
خصومت
خصومت آمیز
خصومت امیز
خصومت دیرین
خصومتآمیز
خصی
خصیصه
خصیصه اختیاری
خصیه
خضاب
خضر
خضرا
بیشتر