صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ز" - مترادف و متضاد
زمانه
زمانی
زمخت
زمخت شدن
زمخت و غیر جذاب
زمخت کردن
زمختی
زمرد سبز
زمرد کبود
زمره
زمزمه
زمزمه کردن
زمزمه یا خش خش کردن
زمستان
زمستان خوابی
زمستان را در بیهوشی بسر بردن
زمستانرا بر گذار کردن
زمستانی
زمهریر
زمین
زمین ابگیر
زمین اجاره ای
زمین باتلاقی
زمین باریکه
زمین بازی
زمین بازیافته
زمین بایر
زمین بایر را دایر کردن
زمین بایر و لم یزرع
زمین بلاصاحب و غیر مسکون
زمین بلند
زمین بیس بال
زمین جاده
زمین جلو عمارت
زمین جنگلی
زمین خوار
زمین خواری
زمین دار
زمین دانشکده و محوطه کالج
زمین را دور زدن
زمین را کاشتن
زمین زیر ساختمان
زمین سراشیب
زمین سرحدی
زمین سفت
زمین سنجی
زمین سه گوش
زمین سوراخ کن
بیشتر