<hr> مترادف صمیمی : بااخلاص، بامحبت، خالص، راستین، صمیم، مخلص، یکرنگ <hr> متضاد صمیمی : دورو، غیرصمیمی <hr> برابر پارسی : خودمانی

مترادف صمیمی : بااخلاص، بامحبت، خالص، راستین، صمیم، مخلص، یکرنگ متضاد صمیمی : دورو، غیرصمیمی برابر پارسی : خودمانی

صمیمی

<hr> مترادف صمیمیت : ارادت، خلوص، دوستی، محبت، مودت، وداد، وفا، یکدلی، یکرنگی، یگانگی <hr> متضاد صمیمیت : دورنگی، دورویی <hr> برابر پارسی : یکرنگی، یگانگی، بی آلایشی، پاکدلی، خودمانی

مترادف صمیمیت : ارادت، خلوص، دوستی، محبت، مودت، وداد، وفا، یکدلی، یکرنگی، یگانگی متضاد صمیمیت : دورنگی، دورویی برابر پارسی : یکرنگی، یگانگی، بی آلایشی، پاکدلی، خودمانی

صمیمیت

صمیمیت و همدلی

<hr> مترادف صناعت : پیشه، حرفه، صنعت، کار، هنر

مترادف صناعت : پیشه، حرفه، صنعت، کار، هنر

صناعت

<hr> برابر پارسی : پیشه ها، ساخته ها، هنرها

برابر پارسی : پیشه ها، ساخته ها، هنرها

صنایع

صنایع بدیعی

صنایع همگانی

صنایع چوبی

صنایع یدی

<hr> برابر پارسی : دمپایی، کفشک

برابر پارسی : دمپایی، کفشک

صندل

صندل پوشیدن

<hr> برابر پارسی : چهارپایه، کرسی

برابر پارسی : چهارپایه، کرسی

صندلی

صندلی تاب

صندلی تاشو بدون پشتی

صندلی دسته دار

صندلی راحتی

صندلی راحتی تکان خور

صندلی مستراح فرنگی

صندلی پایه بلند غذاخوری بچه

صندلی چرخ دار

صندلی گهواره ای

<hr> مترادف صندوق : جعبه، محفظه <hr> برابر پارسی : سندوغ، کارسان، گنجه

مترادف صندوق : جعبه، محفظه برابر پارسی : سندوغ، کارسان، گنجه

صندوق

صندوق تابوت

<hr> برابر پارسی : پستو

صندوق خانه

صندوق عقب

صندوق مهمات

صندوق پس انداز

صندوق پست

صندوق پستی

صندوق پول

صندوق پول شمار

صندوق پول یا ماشین دخل مغازه

صندوق یا تابوت

صندوقدار

صندوقه

<hr> مترادف صندوقچه : جعبه، مجری، محفظه <hr> برابر پارسی : کارسانک، یخدان

مترادف صندوقچه : جعبه، مجری، محفظه برابر پارسی : کارسانک، یخدان

صندوقچه

<hr> مترادف صنع : آفرینش، ابداع، خلقت، ساخت، ساخته، صنعت <hr> برابر پارسی : ساختن، آفرینش، هنر

مترادف صنع : آفرینش، ابداع، خلقت، ساخت، ساخته، صنعت برابر پارسی : ساختن، آفرینش، هنر

صنع

<hr> مترادف صنعت : تکنیک، حرفه، ساختن، صناعت، صنع، فن، هنر <hr> برابر پارسی : کار، پیشه، هنر، ساختاری

مترادف صنعت : تکنیک، حرفه، ساختن، صناعت، صنع، فن، هنر برابر پارسی : کار، پیشه، هنر، ساختاری

واژه های حرف "ص" - مترادف و متضاد