صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "غ" - مترادف و متضاد
غیر هنری
غیر وابسته ب سندیکای کارگری
غیر وابسته به حزب
غیر واجب
غیر وارد
غیر واقعی
غیر وخیم
غیر پارلمانی
غیر پرستی
غیر کافی
غیر کامل
غیر کتبی
غیر کروی
غیر کلیمی
غیر گویا
غیر یهودی
غیر یکنواخت
غیراز
غیرت
غیرتمند
غیرتمندی
غیرتی
غیرحرفهای
غیردنیایی
غیرزاده
غیرزبانی
غیرشخصی
غیرشفاف
غیرصحیح
غیرضروری بودن
غیرعادی
غیرعمد
غیرفابل استخدام
غیرقابل استناد
غیرقابل اعتماد
غیرقابل تخمین
غیرقابل تعویض
غیرقابل دفاع
غیرقابل طبقه بندی
غیرقابل عمق سنجی
غیرقابل فکر
غیرقابل نفوذ یا حلول
غیرقابل پخش
غیرقابل پیش بینی
غیرقاطع
غیرقانونی
غیرقانونی اعلام کردن
غیرمتاهل
بیشتر