مترادف و متضاد

نوسان بین

نوسان دار

نوسان داشتن

نوسان ساز

نوسان سنج

نوسان صدا

نوسان نما

نوسان نگار

نوسان کردن

نوسان کننده

نوسانگر

نوسانی

نوسنجی

نوسنگی

<hr> مترادف نوش : آشامیدن، گساردن، گوارا، مهنا، شهد، انوشه، جاوید، جاویدان، پادزهر، تریاق <hr> متضاد نوش : نیش

مترادف نوش : آشامیدن، گساردن، گوارا، مهنا، شهد، انوشه، جاوید، جاویدان، پادزهر، تریاق متضاد نوش : نیش

نوش

نوش دارو

<hr> مترادف نوش کردن : آشامیدن، گساردن، نوشیدن

مترادف نوش کردن : آشامیدن، گساردن، نوشیدن

نوش کردن

<hr> مترادف نوشابه : آشامیدنی، شربت، نوشیدنی، شراب، مشروب

مترادف نوشابه : آشامیدنی، شربت، نوشیدنی، شراب، مشروب

نوشابه

نوشابه الکلی قوی

نوشابه خور

نوشابه دارو زده

نوشابه دراوردن

نوشابه زیاد خوردن

نوشابه فروشی

نوشابه پاشی

نوشابه پیش غذا

نوشابه کف الود

نوشانیدن

<hr> مترادف نوشت افزار : قلم وکاغذ، لوازم التحریر

مترادف نوشت افزار : قلم وکاغذ، لوازم التحریر

نوشت افزار

نوشت افزار فروش

نوشتاری

نوشتافزار

<hr> برابر پارسی : نوشته ها

نوشتجات

<hr> مترادف نوشتن : تحریر، ترقیم، رقم زدن، کتابت، نگاشتن <hr> متضاد نوشتن : خواندن

مترادف نوشتن : تحریر، ترقیم، رقم زدن، کتابت، نگاشتن متضاد نوشتن : خواندن

نوشتن

نوشتن با حروف بزرگ

نوشتن در دور

<hr> مترادف نوشته : اثر، خط، دستخط، رقعه، رقیمه، عریضه، کاغذ، کتیبه، مراسله، مرقوم، مرقومه، مسطور، مکتوب، مندرج، منشور، نامه، نبشته <hr> متضاد نوشته : گفته

مترادف نوشته : اثر، خط، دستخط، رقعه، رقیمه، عریضه، کاغذ، کتیبه، مراسله، مرقوم، مرقومه، مسطور، مکتوب، مندرج، منشور، نامه، نبشته متضاد نوشته : گفته

واژه های حرف "ن" - مترادف و متضاد