صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "چ" - مترادف و متضاد
چیز تازه
چیز تازه اوردن
چیز تراشیده
چیز تسویه شده
چیز تقلبی
چیز تقلبی ساختن
چیز تقلیدی
چیز تهوع اور
چیز تهی
چیز تکراری
چیز ثابت
چیز ثبت شده یا وارد شده
چیز جالب
چیز جالب توجه
چیز جذاب
چیز جزئی و بی اهمیت
چیز جزیی
چیز جزیی و اندک
چیز جوش خورده
چیز خدا داده
چیز خراش دهنده
چیز خشک
چیز خشک و ترد
چیز خوردنی
چیز خوش ظاهرو بد باطن
چیز خوش یمن
چیز خوشبو
چیز خیلی بزرگ
چیز خیلی جزئی
چیز خیلی ریز و کوچک
چیز خیلی شیک
چیز دار
چیز در هم پیچیده
چیز درخشنده
چیز درست
چیز درست و دست نخورده
چیز درهم ریخته
چیز درهم و برهم
چیز درک شده
چیز دوباره ساخته شده
چیز دور انداخته
چیز ذخیره
چیز ذکر شده
چیز رقیق و نرم
چیز زائد
چیز زرنشان
چیز زودگذر
چیز ساییده شده
بیشتر