مترادف و متضاد

کاربوراتور

<hr> مترادف کارت : فیش، ورق، ورقه <hr> برابر پارسی : برگه، برگی

مترادف کارت : فیش، ورق، ورقه برابر پارسی : برگه، برگی

کارت

<hr> برابر پارسی : برگ شادباش، فرخ برگ

برابر پارسی : برگ شادباش، فرخ برگ

کارت تبریک

کارت سفید

کارت عضویت

کارت ویزیت

<hr> برابر پارسی : پیک برگ

کارت پستال

کارتاژی

کارتریج

کارتشناسایی

<hr> مترادف کارتل : شرکت، شرکت فراملیتی، کمپانی، کنسرسیوم

مترادف کارتل : شرکت، شرکت فراملیتی، کمپانی، کنسرسیوم

کارتل

<hr> مترادف کارتن : جعبه مقوایی، پرونده دان، جزوه دان، مقوا

مترادف کارتن : جعبه مقوایی، پرونده دان، جزوه دان، مقوا

کارتن

کارتنه

کارتنک

کارتون

<hr> مترادف کارخانه : کارگاه، ماشین خانه، نگارخانه، نگارستان، آشپزخانه، مطعم، زرادخانه، قورخانه

مترادف کارخانه : کارگاه، ماشین خانه، نگارخانه، نگارستان، آشپزخانه، مطعم، زرادخانه، قورخانه

کارخانه

کارخانه ابجوسازی

کارخانه اره کشی

کارخانه برق

کارخانه تراش

کارخانه تصفیه فلزات

کارخانه دار

کارخانه ذوب اهن

کارخانه ذوب فلز

کارخانه رنگ سازی

کارخانه سرب کاری

کارخانه سنگ بری

کارخانه سیم سازی

کارخانه شراب سازی

کارخانه قلع کاری

کارخانه چوب بری والوارسازی

کارخانه کره گیری

کارخانه کشتی سازی

کارخانه کنسروسازی

کارخانه گاز

کارخانه گداز فلز

کارخانه یا محل تقطیر

کارخانهء اسلحه سازی

<hr> مترادف کارد : چاقو، خنجر، دشنه، ساطور، قداره، قمه، نشتر، نیشتر

مترادف کارد : چاقو، خنجر، دشنه، ساطور، قداره، قمه، نشتر، نیشتر

کارد

کارد بزرگ و سنگین

کارد دسته دراز و نوک برگشته

کارد زدن

کارد فروش

کارد و چنگال

کارد و چنگال فروشی

<hr> مترادف کاردان : آزموده، استاد، باکیاست، بصیر، حاذق، خبره، خبیر، سیاستمدار، قابل، کارآ، کارآزموده، کارآمد، کاربر، کارشناس، ماهر، متخصص، مجرب، مدبر، مطلع <hr> متضاد کاردان : بی تجربه

مترادف کاردان : آزموده، استاد، باکیاست، بصیر، حاذق، خبره، خبیر، سیاستمدار، قابل، کارآ، کارآزموده، کارآمد، کاربر، کارشناس، ماهر، متخصص، مجرب، مدبر، مطلع متضاد کاردان : بی تجربه

کاردان

<hr> مترادف کاردانی : آزمودگی، استادی، بصیرت، تخصص، حذاقت، خبرگی، کارآیی، کارآزمودگی، مهارت، وقوف، فوق دیپلم <hr> متضاد کاردانی : بی تجربگی

مترادف کاردانی : آزمودگی، استادی، بصیرت، تخصص، حذاقت، خبرگی، کارآیی، کارآزمودگی، مهارت، وقوف، فوق دیپلم متضاد کاردانی : بی تجربگی

واژه های حرف "ک" - مترادف و متضاد