صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ک" - مترادف و متضاد
کانی
کاه
کاه اندود کردن
کاه پوش کردن
کاهبن
کاهش
کاهش بها
کاهش تدریجی
کاهش تورم
کاهش دادن
کاهش رنگدانه در پوست و غیره
کاهش سرعت
کاهش شهوت
کاهش فعالیت
کاهش ورم
کاهش یاب
کاهش یافتن
کاهشی
کاهل
کاهلی
کاهن
کاهن اعظم
کاهن بزرگ
کاهن معبد یکی از خدایان
کاهنده
کاهنده شهوت
کاهنی
کاهو
کاهگل
کاهیدن
کاهیده
کاو
کاواک
کاوش
کاوش ناپذیر
کاوش نشده
کاوش کردن
کاوشگر
کاونده
کاوی
کاویدن
کاویدنی
کاپوت
کاپوت ماشین
کاپی
کاپیتان
کاپیتولاسیون
کاچ
بیشتر