صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ک" - مترادف و متضاد
کهن سال
کهنسال
کهنسالی
کهنه
کهنه خر
کهنه را نم زدن
کهنه سرباز
کهنه شدن
کهنه شده
کهنه ظرفشویی
کهنه فروش
کهنه نشده
کهنه و فاسد
کهنه و فرسوده شدن
کهنه پرست
کهنه پرستی
کهنه کار
کهنهء بچه را عوض کردن
کهنهء ظرفشویی
کهنهپرست
کهنهپوش
کهنهکار
کهنگی
کهور
کهولت
کهکشان
کهیر
کهین
کو
کوارت
کوارتز
کواس
کوب
کوبنده
کوبیدن
کوبیدن و نرم کردن
کوبیدن پارچه با چوب رختشویی
کوبیده
کوبیسم
کوتاه
کوتاه تر از مقدار متوسط
کوتاه جلوه دادن
کوتاه سازی
کوتاه سازی هجا
کوتاه سازی واژه
کوتاه فکر
کوتاه قد
کوتاه مختصر
بیشتر