صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ت" - فارسی به عربی
تشویق کرد
تشویق کردن
تشک
تشکر
تشکر کردن
تشکلهای اسلامی
تشکلهای دانشجویی
تشکّلهای دانشجویی
تشکیل
تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
تشکیل تاژک
تشکیل دادن
تشکیل دهنده
تشکیل دهنده ء اسید
تشکیل لغت یا جمله ای از درهم ریختن کلمات یا لغات جمله ء دیگر
تشکیل مسابقات
تشکیل مستعمره دادن
تشکیل کابینه
تشکیل کشورهای متحد دادن
تشکیل کیسه در بدن
تشکیلا ت
تشکیلا ت اقتصادی
تشکیلا ت دادن
تشکیلا ت دهنده
تشکیلا ت محرمانه و زیرزمینی
تشکیلا ت چیزی رابرهم زدن
تشکیلات
تشکیلات اقتصادی
تشکیلات دادن
تشکیلات محرمانه و زیرزمینی
تشکیلات چیزی را بر هم زدن
تشی
تصاحب
تصاحب کرد
تصاحب کردن
تصادف
تصادف اتومبیل
تصادف کرد
تصادف کردن
تصادفا برخورد کردن
تصادفا برخوردکردن
تصادفات
تصادفی
تصادم
تصادم دو توپ
تصادم شدید کردن
تصادم کردن
تصاعدی
بیشتر