صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "د" - فارسی به عربی
دارای منقار کج (شبیه عقاب)
دارای موی زبر
دارای موی مشکی یا خرمایی
دارای نام مستعار
دارای نفوذ و قدرت
دارای نفوذ کامل در سرتاسر جهان
دارای نفوذ کامل در سرتاسرجهان
دارای نقطه اتکاء کردن
دارای نور سیمابی
دارای نیتروژن با ظرفیت بالا
دارای نیروی شباب
دارای هستی
دارای هوش ابتکاری
دارای پس افت
دارای پستان شدن
دارای پستان شدن (درمورد دختران)
دارای پشتکار
دارای پوشش سخت کردن
دارای پیچ و خم کردن
دارای چرخ یا
دارای چشمان فرو رفته
دارای چشمان قی گرفته وخواب الود
دارای کفش کردن
دارای کلسیم
دارای کمبود
دارای کنش کاو کردن
دارای گونه های برامده
دارای گیس مصنوعی کردن
دارای یک سنگ
دارایی
دارایی منقولی که بارث رسیده باشد
داربست
دارزی
دارفلفل
دارنده
دارنده وثیقه یا کفالت
دارنده وثیقه یاکفالت
دارنده پروانه
دارندگی
دارو
دارو خوراندن
دارو زنی بچوب
دارواش
داروخانه
داروساز
داروسازی
داروش
داروشناسی
بیشتر