صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ر" - فارسی به عربی
را ملامت کرد
را مورد عنایت و توجه قرار داد
را نادیده گرفت
را نقض کرد
را نکوهش کرد
را نگاه داشت
را پدید آورد
را پدید اورد
را پذیرایی کرد
را پذیرفت
را پناه داد
را پیگرى کرد
را کسب کرد
را گرفت
را گول زد
رابط
رابطه
رابطه برقرار کرد
رابطه برقرار کرد با
رابطه برقرار کردن
رابطه بین علت و معلول
رابطه بین علت ومعلول
رابطه جنسی نامشروع
رابطه خویشی داشتن
رابطه داشتن
رابطه شخصی
رابطه فرهنگی
رابطه مستقیم
رابطه مستقیم (چهره به چهره)
رابطه نامشروع
رابطه نامشروع جنسی
رابه اوداد
راتیانه
راج
راجع به
راجع بودن به
راحت
راحت شد
راحت شدن از درد
راحت واسوده
راحت کرد
راحت کردن
راحتی
راحتی بخش
راد
رادع
رادیاتور
رادیو
بیشتر