صفحه اصلی
فهرست واژه
واژه های حرف "خ"
خارج بودن از
خارج جمع
خارج حیطه ٔ شما
خارج حیطه ٔ شمار
خارج خوان
خارج خواندن
خارج خوانی
خارج دنیایی
خارج رفتن
خارج رو
خارج زدن
خارج سلولی
خارج شدن
خارج شدن آب و گاز
خارج شدن از کنترل
خارج شدن با بی ادبی
خارج شدن با زرنگی
خارج شدن به تدریج
خارج شده از دین
خارج شو
خارج صحنه
خارج صف
خارج طریق
خارج فضایی
خارج فوتبالی
خارج قسمت
خارج قسمت (ریاضی)
خارج قسمت رایلی
خارج محمول
خارج مرکز
خارج مملکتی
خارج نزدن
خارج نشده
خارج نویس کردن
خارج و اروپا در لفظ عامه
خارج کرد
خارج کردن
خارج کردن از دسترس
خارج کردن با فشار
خارج کردن باد شکم
خارج کردن مدفوع
خارج کردن هوا از ریه
خارج کردن پول از گردش
خارج کننده
خارج گشتن
خارجا
خارجان
خارجه
بیشتر