haikwan

<hr> معنی : درود، تهنیت، تگرگ، خوش باش، طوفان تگرگ، سلام برشما باد، سلام کردن، طوفان همراهباتگرگ، سلام، صدا زدن، تگرگ باریدن، اعلام ورود کردن <hr> معانی دیگر : (با شادی یا تحسین) درود گفتن، خوش آمد گفتن، گرامی داشتن، ادای احترام کردن، (از روی قدرشناسی یا تهنیت) نامیدن، خواندن، فراخواندن، شادباش، شهنگانه، شخکاسه، (مجازی) هر چیز تگرگ مانند، (با: on یا upon) باریدن (بر سر کسی)، اعلام ورود کردن کشتی

معنی : درود، تهنیت، تگرگ، خوش باش، طوفان تگرگ، سلام برشما باد، سلام کردن، طوفان همراهباتگرگ، سلام، صدا زدن، تگرگ باریدن، اعلام ورود کردن معانی دیگر : (با شادی یا تحسین) درود گفتن، خوش آمد گفتن، گرامی داشتن، ادای احترام کردن، (از روی قدرشناسی یا تهنیت) نامیدن، خواندن، فراخواندن، شادباش، شهنگانه، شخکا

hail

hail a cab

hail a taxi

hail cannon

hail columbia

hail curses

hail damage

hail erosion

hail fellow

<hr> معاشرتی و مهربان (به ویژه به طور سطحی)

معاشرتی و مهربان (به ویژه به طور سطحی)

hail fellow well met

<hr> زاده ی محل بخصوصی بودن

hail from

<hr> (نیایش مسیحی) سلام بر مریم، درود بر مریم

(نیایش مسیحی) سلام بر مریم، درود بر مریم

hail mary

hail of dead cats

hail pad

hail suppression

hail to

hail-fellow

hail-fellow-well-met

haila

haile

haile selassie

haile selassie i

hailed

hailer

hailers

hailes

hailing

hailproof

hails

hailse

hailsham

hailshot

<hr> معنی : تگرگ، دانه تگرگ <hr> معانی دیگر : دانه ی تگرگ، شهنگانه، دانه تگرگ، تگرگ

معنی : تگرگ، دانه تگرگ معانی دیگر : دانه ی تگرگ، شهنگانه، دانه تگرگ، تگرگ

hailstone

hailstoned

hailstones

<hr> معنی : طوفان یا رگبار تگرگ <hr> معانی دیگر : توفان تگرگ، طوفان و تگرگ

معنی : طوفان یا رگبار تگرگ معانی دیگر : توفان تگرگ، طوفان و تگرگ

واژه های حرف "h"