oakmoss

oakmosses

<hr> ورزش : مسابقه مادیانهاى اصیل جوان در انگلستان

ورزش : مسابقه مادیانهاى اصیل جوان در انگلستان

oaks

oaktongue

<hr> (الیاف طناب های کهنه که قیر اندود می کنند و در لوله کشی و غیره برای درز گیری به کار می رود) درز گیر، طناب قیر اندود (برای آب بندی)، نخ قند، کنف قیر اندود، خمیر بتونه، الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری

(الیاف طناب های کهنه که قیر اندود می کنند و در لوله کشی و غیره برای درز گیری به کار می رود) درز گیر، طناب قیر اندود (برای آب بندی)، نخ قند، کنف قیر اندود، خمیر بتونه، الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری

oakum

oakums

oakun

oakville

oakweb

oakwood

oaleaceous

oamm

oannes

<hr> معنی : پارو، پارو زدن <hr> معانی دیگر : (قایقرانی) پارو، (کسی که پارو می زند) پارو زن

معنی : پارو، پارو زدن معانی دیگر : (قایقرانی) پارو، (کسی که پارو می زند) پارو زن

oarage

oared

oared ship

oarfih

oarfish

oarfishes

oarial

oarialgia

oaring

oariopathy

oariotomy

oaritis

oarium

oarless

oarlike

<hr> جای پارو (فرو رفتگی u مانندی که پارو در آن جفت می شود)، قرار گاه پارو، قفل پارو، پاروگیر

جای پارو (فرو رفتگی u مانندی که پارو در آن جفت می شود)، قرار گاه پارو، قفل پارو، پاروگیر

oarlock

oarlop

oarman

oars

<hr> معنی : پارو زن مسابقات قایقرانی، پارو زن <hr> معانی دیگر : پارو زن (به ویژه کسی که در مسابقه ی قایقرانی پارو می زند)

معنی : پارو زن مسابقات قایقرانی، پارو زن معانی دیگر : پارو زن (به ویژه کسی که در مسابقه ی قایقرانی پارو می زند)

oarsman

oarsmanship

oarsmen

oarswoman

oarticular

oary

<hr> مخفف: سازمان کشورهای امریکایی، قانون ـ فقه : organization of american states

مخفف: سازمان کشورهای امریکایی، قانون ـ فقه : organization of american states

oasal

oasean

oases

<hr> معنی : واحه، ابادی یا مرغزار میان کویر <hr> معانی دیگر : مامن، پناه گاه، جای دنج، مایه ی دل خوشی، آبادی میان کویر

معنی : واحه، ابادی یا مرغزار میان کویر معانی دیگر : مامن، پناه گاه، جای دنج، مایه ی دل خوشی، آبادی میان کویر

واژه های حرف "o"