oolak

oolakan

oolemma

<hr> (دانه ی ریز و کروی یابیضی شکل که متشکل از کربنات کلسیم بوده و در آب های پرموج دریا ایجاد می شود) تخمکچه

(دانه ی ریز و کروی یابیضی شکل که متشکل از کربنات کلسیم بوده و در آب های پرموج دریا ایجاد می شود) تخمکچه

oolite

oolite or ooid or ooid or oolites or ooids

oolites

oolith

oolithic structure

ooliths

oolitic

oolitic crystals

oolitic limestone

oolitic limestone or limestone or limestone

oolitic texture

oollies

oolly

oologic

oological

oologically

oologies

<hr> خبره در تخم پرنده شناسی

خبره در تخم پرنده شناسی

oologist

oologists

oologize

<hr> معنی : تخم پرنده شناسی، تخم شناسی، بررسی و جمعاوری تخم پرندگان <hr> معانی دیگر : (بخشی از زیست شناسی که با شناخت تخم به ویژه تخم پرندگان سر و کار دارد) تخم شناسی

معنی : تخم پرنده شناسی، تخم شناسی، بررسی و جمعاوری تخم پرندگان معانی دیگر : (بخشی از زیست شناسی که با شناخت تخم به ویژه تخم پرندگان سر و کار دارد) تخم شناسی

oology

<hr> (نوعی چای چینی که پیش از خشک کردن قدری تخمیر شده است) چای اولانگ

(نوعی چای چینی که پیش از خشک کردن قدری تخمیر شده است) چای اولانگ

oolong

oolong tea

ooma

oomancy

oomantia

oometer

oometric

oometry

oomiac

oomiack

oomiacs

oomiaks

oomicrite

oomold or oolicast or oolicast

oompah

oompah or oom-pah

<hr> معنی : دلربایی <hr> معانی دیگر : (امریکا- خودمانی)، جاذبه ی جنسی، شهوت انگیزی، چاذبه شخصی

معنی : دلربایی معانی دیگر : (امریکا- خودمانی)، جاذبه ی جنسی، شهوت انگیزی، چاذبه شخصی

واژه های حرف "o"