paleoichthyology

paleokarst

paleokarst or karst or karst

paleokinetic

paleolatitude

<hr> معنی : پارینه سنگی <hr> معانی دیگر : (ابزار صیقلی نشده ی سنگی وابسته به دوران پالئوسین) پارینه سنگ، پارینه سنگ، الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم

معنی : پارینه سنگی معانی دیگر : (ابزار صیقلی نشده ی سنگی وابسته به دوران پالئوسین) پارینه سنگ، پارینه سنگ، الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم

paleolith

<hr> معنی : پارینه سنگی <hr> معانی دیگر : (دوران های زمین شناسی) دیرینه سنگی، پارینه سنگی (از حدود 2 میلیون تا ده هزار سال پیش - پیش از دوران میان سنگی است)، عهد حجر قدیم، وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یاکهنه سنگی

معنی : پارینه سنگی معانی دیگر : (دوران های زمین شناسی) دیرینه سنگی، پارینه سنگی (از حدود 2 میلیون تا ده هزار سال پیش - پیش از دوران میان سنگی است)، عهد حجر قدیم، وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یاکهنه سنگی

paleolithic

paleolithic man

paleolithist

paleolithoid

paleolithologic map

paleological

paleologist

paleology

paleomagnetic

paleomagnetic pole or paleomagnetic or paleomagnetic

paleomagnetic stratigraphy

paleomagnetically

<hr> (علم شناخت تغییرات جهت قطب های آهن ربایی زمین از روی بررسی جهت ذرات آهن و نیکل در سنگ ها) دیرین کشش شناسی

(علم شناخت تغییرات جهت قطب های آهن ربایی زمین از روی بررسی جهت ذرات آهن و نیکل در سنگ ها) دیرین کشش شناسی

paleomagnetism

paleomagnetist

paleomammologist

paleometallic

paleometeoritics

paleometeorological

paleometeorologist

paleometeorology

paleomorphology

paleomycology

paleon

paleont

paleonto

paleontographic

paleontographical

paleontography

paleontography or paleotographic or paleotographic

paleontol

paleontologic

paleontologic facies or facies or facies or paleontologic

<hr> وابسته به دیرین شناسی

paleontological

paleontologically

<hr> معنی : دیرین شناس <hr> معانی دیگر : ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی

معنی : دیرین شناس معانی دیگر : ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی

paleontologist

paleontologists

<hr> معنی : دیرین شناسی <hr> معانی دیگر : (بخشی از زمین شناسی که با موجودات پیش از تاریخ سر وکار دارد) دیرین شناسی، مبحک زیست شناسی دوران قدیم

معنی : دیرین شناسی معانی دیگر : (بخشی از زمین شناسی که با موجودات پیش از تاریخ سر وکار دارد) دیرین شناسی، مبحک زیست شناسی دوران قدیم

واژه های حرف "p"