صیقل کاری
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
عمل صیقل کار
ایجاد سطحی صاف و صیقلی بر روی فلز با غلتاندن فلز در استوانهای پر از گلولۀ فولادی و اِعمال فشار بر آن
لغت نامه دهخدا
صیقل کاری. [ ص َ / ص ِ ق َ ] ( حامص مرکب ) عمل صیقل کار. جلا دادن. روشنی دادن. رجوع به صیقل شود.
فرهنگستان زبان و ادب
{burnishing} [مهندسی مواد و متالورژی] ایجاد سطحی صاف و صیقلی بر روی فلز با غلتاندن فلز در استوانه ای پر از گلولۀ فولادی و اِعمال فشار بر آن
کلمات دیگر: