کلمه جو
صفحه اصلی

کاکنه

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیر. بادنجانیان که گیاهی علفی است و ارتفاعش بین ۳٠ تا ۶٠ سانتیمتر است و بحالت خود رو در اراضی آهکی مزارع موستانهای غالب نقاط اروپا و موستانهای غالب نقاط اروپا و آسیا ( از جمله ایران ) و آمریکا میروید . ساقه اش راست و زاویه دار برنگ مایل بقرمز و برگها یش متناوب باد مبرگ دراز و بیضوی و نوک تیز و نا منظم و سبز تیره است . گلهایش که در ظرف ماههای خرداد و شهریور ظاهر میشوند معمو منفرد و دارای دمگل کوتاه و خمیده است . قسمتهای مختلف گل آن ۵ تایی و تخمدانش بیضوئ و بی کرک و دو خانه میباشد . میو. آن سته و مایل بقرمز ببزرگی یک گیس و پوشیده از پرده ایست که از بهم پیوستن کاسبرگها حاصل میشود ( نام عروسک در پرده که باین گیاه داده اند بهمین مناسبت است ) . درون میوه دانه های کوچک و مسطح و مایل بسفید جای دارد . قسمت مهم مورد استفاد. این گیاه میو. آن است ولی گیاه شامل اسید هایی نظیر اسید آسکوربیک اسید سیتریک و قند است . در برگهای آن ماد. تلخی بنام فیزالین موجود است و از کاسبرگها یش ماده ای بنام فیزالین بدست آورده اند . میو. کاکنج مدروملین است . برگها و ساقه و کاس. گل آن در ردیف مقوی های تلخ و تصفیه کنند. خون ذکر شده است . در اکثر نواحی ایران ( اطراف تهران و تجریش و اصفهان و آذربایجان و خراسان ) میروید الکاکنج کرز القدس کاکنه عروسک پس پرده عروسک پشت پرده عروس پس پرده عروس در پرده کچومن اوسفد نون خمری مرجا اسفیدولیون جوز المرج حب اللهو راجپوتکه هلیله کایم بن پوتکه فناری کرایس الیهود آلبالو ی زمستانی پاپل اسفوندو لیون حب النوم اسفیدیلیون .
معرب آن کاکنج است

لغت نامه دهخدا

کاکنه. [ ک ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) معرب آن کاکنج است. ( فهرست مخزن الادویه ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به کاکنج در همین لغت نامه شود.

فرهنگ عمید

گیاهی علفی و خودرو، با برگ های بیضی، گل های سفید، و میوه ای سرخ رنگ که برگ، پوست، و دانۀ آن مصرف دارویی دارد، کاکونه، عروس پس پرده، عروسک پشت پرده.


کلمات دیگر: