کلمه جو
صفحه اصلی

انارشیسم


برابر پارسی : ( آنارشیسم ) بی سالاری، خودسرانگی

فرهنگ فارسی

( اسم ) طرفداری از هرج و مرج جانبداری از اغتشاش . ۲ - مسلکی که سعادت بشر را در نابودی حکومتها و قوانین آنها و هرج و مرج و اغتشاش را وسیل. پیشرفت بسوی مقصود میداند .

فرهنگ معین

( آنارشیسم ) [ فر. ] ( اِ. ) هرج و مرج طلبی ، نوعی فلسفه سیاسی که مبنای آن بر یک جامعة بدون حکومت قرار گرفته است .

لغت نامه دهخدا

انارشیسم. [ اَ ] ( فرانسوی ، اِ ) ( اصطلاح سیاسی ) طرفداری از هرج و مرج. جانبداری از اغتشاش. || در اصطلاح سیاسی ، مسلکی که سعادت بشر را در نابودی حکومتها و قوانین آنها و هرج و مرج و اغتشاش را وسیله پیشرفت بسوی مقصود میداند. ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

( آنارشیسم ) اندیشه ای که سعادت نوع بشر را در معدوم شدن حکومت ها و قوانین آن ها می داند و از ادارۀ کشور به وسیلۀ گروه های داوطلب خودگردان جانبداری می کند، اقتدارگریزی.

دانشنامه عمومی

آنارشیسم. اقتدارگریزی، سروری ستیزی یا آنارشیسم (به فرانسوی: Anarchisme) در زبان سیاسی به معنای نظامی اجتماعی و سیاسی بدون دولت، یا به طور کلی جامعه ای فاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی است. آنارشیسم، برخلاف باور عمومی، خواهان «هرج و مرج» و جامعهٔ «بدون نظم» نیست، بلکه همکاری داوطلبانه را درست می داند که بهترین شکل آن ایجاد گروه های خودمختار است. طبق این عقیده، نظام اقتصادی نیز در جامعه ای آزاد و بدون اجبارِ یک قدرتِ سازمان یافته بهتر خواهد شد و گروه های داوطلب می توانند بهتر از دولت های کنونی از پس وظایف آن برآیند. آنارشیست ها به طور کلی با حاکمیت هرگونه دولت مخالفند و دموکراسی را نیز استبداد اکثریت می دانند (که معایبش کمتر از استبداد سلطنتی است).
آنارشیسم کمونیست
آنارشیسم سندیکالیست (سندیکاگرا)
آنارشیسم فردگرا (فردگرا)
آنارشیسم دینی
آنارشیسم فمینیست
آنارشیسم شامل مخالفت با اقتدار یا هر گونه سازمان با ساختارهای طبقاتی در هر رابطه انسانی است و به سیستم دولت محدود نمی شود و به عنوان یک تئوری بی تعصب، آنارشیسم تساوی در بسیاری از جریان های فکری را خواهان است.آنارشیسم یک تئوری جهان بینی خاص ارائه نمی دهد و مانند دیگر نظریه ها در حال تغییر است. آنارشیسم خود زیر نحله های پرشماری دارد، که جز در یکی دو اصل بنیادین شباهت چندانی با هم ندارند. مکاتب فکری آنارشیسم می تواند اساساً متفاوت باشد، به طور مثال آنارشیسم هر چیزی از فردگرایی مطلق تا جمع گرایی کامل را حمایت می کند. آنارشیسم معمولاً به عنوان ایدئولوژی چپ رادیکال در نظر گرفته می شود و بیشتر اقتصاد آنارشیستی و فلسفه حقوق آنارشیستی از تفاسیر ضد استبدادی کمونیسم، اقتصاد مشارکتی، سندیکالیسم و همکاری متقابل تأثیر گرفته است.
اصطلاح آنارشیسم متشکل شده از کلمه آنارشی و پسوند ایسم است. آنارشی مشتق از واژه یونانی anarkos به معنای بدون کسی که قانون تعیین کند و Anarchia به معنای عدم حکومت است. اولین استفاده شناخته شده از کلمه آنارشیسم در سال ۱۵۳۹ میلادی بود. بسیاری از انقلابیون در اوایل قرن نوزدهم اصول آنارشیستی نسل جدید را داشتند مانند ویلیام گادوین و ویلهلم وایتلینگ اما آنها از واژه آنارشیسم یا آنارشیست در توضیح عقاید خود استفاده نکردند. پیر ژوزف پرودون اولین فیلسوف سیاسی ای بود که خود را آنارشیست نامید. این تولد رسمی آنارشیسم در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه بود. طرفداری از آزادی فردی گاه به معادلی برای آنارشیسم استفاده می شد. و تقریباً منحصراً در سال ۱۹۵۰ میلادی در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت.
از اندیشمندان برجستهٔ آنارشیست دیگر می توان از ماکس اشتیرنر، لئو تولستوی، میخائیل باکونین، پطر کروپوتکین، الیزه رکلوز، ماری بوخین، اما گلدمن، نوام چامسکی، هربرت رید، هوارد زین و اخیراً متفکران آزادی طلب و محافظه کاری با گرایش آنارشیستی مانند هانس هرمان هوپ و موری روثبارد نام برد.

دانشنامه آزاد فارسی

آنارشیسم. (یا: حکومت ستیزی) آموزه ای سیاسی و فلسفی که قدرت سیاسی سازمان یافته (دولت) را در هر نظام اجتماعی و در همۀ اشکال آن مردود می شناسد و عامل بدبختی های بشر می داند. آنارشیست ها معتقدند که عالی ترین دستاورد بشری، آزادی مطلق شخص و صرفاً محدود به آزادی دیگری و پرهیز از رساندن آزار و آسیب به دیگران است. آنارشیسم به جای دولت، ادارۀ امور جوامع را از راه همکاری داوطلبانۀ مردم در سازمان های غیردولتی کوچک، مستقل و آزاد پیشنهاد می کند. اگرچه وجود اندیشه های آنارشیستی را می توان تا سه قرن پیش از میلاد نزد زنون فیلسوف یونانی پی گرفت، امّا آنارشیسم فلسفیِ دورۀ جدید با پیِر ژوزف پرودون (۱۸۰۹ـ۱۸۶۵) و کتاب مالکیت چیست او آغاز می شود. آنارشیست های فلسفی روش های خشونت آمیز را نفی می کنند و معتقدند که تکامل تدریجی اجتماعی سرانجام به سازماندهی های آنارشیک خواهد انجامید. آنارشیسم خشونت طلب در قرن ۱۹ از دل جنبش سوسیالیستی برآمد. میخائیل باکونین (۱۸۱۴ـ۱۸۷۶) که معتقد به توسل به زور و ترور برای رسیدن به هدف بود، در انترناسیونال اول (۱۸۶۹) به سبب اختلاف نظر با کارل مارکس اخراج شد. کروپاتکین، شاهزادۀ روس، از آنارشیست های مدرن و معتدل واز متفکران آنارشیسم بود. آنارشیست های افراطی با ترور مکینلی، رئیس جمهور امریکا، تزار الکساندر اول، هومبرت اول، پادشاه ایتالیا، جورج اول، پادشاه یونان، و کارنو، رئیس جمهور فرانسه، سبب شدند که افکار عمومی جهانیان همۀ آنارشیست ها را تروریست و خشونت طلب تلقی کند. از ربع دوم قرن ۲۰ آنارشیسم به مثابه فلسفه ای سیاسی و جنبشی سازمان یافته به سراشیبی ضعف و زوال و اضمحلال افتاد. الکساندر برکمنِ لهستانی تبار و اِما گلدمنِ لیتوانیایی نژاد، که هر دو به تابعیت امریکا درآمده بودند، از آخرین چهر ه های معروف جنبش آنارشیسم بودند که در ۱۹۱۹ هر دو به شوروی تبعید شدند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آنارشیسم. آنارشیسم، جنبش و نظریه ای سیاسی است که عقیده دارد مرجعیت و قدرت سیاسی در هر شکلی نالازم و ناپسند است؛ لذا خواهان برافتادن هرگونه دولت و جایگزین انجمن های آزاد و گروه های داوطلب به جای آن است.
واژه ی آنارشیسم ریشه در زبان یونانی دارد و ترکیبی از (archos) به معنی سرور، سر، رئیس و حکومت و پیشوند (an) برای منفی کردن می باشد. پس می توان سروری ستیزی یا حکومت ستیزی را معادل های مناسبی برای این واژه دانست و از لحاظ لغوی آنارشی به معنی «بی حکومتی» است.
هیوود، اندرو، مفاهیم کلیدی در علم سیاست، ص۵۷، ترجمه ی حسن سعید کلاهی و عباس کاردان، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۵.
ریشه نظریات آنارشیستی را در یونان باستان می توان یافت، برخی از قرائت های رواقی گری، شباهت هایی با اندیشه های آنارشیستی دارد. آنارشیسم در فاصله ی سال های ۱۸۴۰ تا ۱۸۷۰م شکل گرفت و در کشورهای اسپانیا، ایتالیا، سوئیس، فرانسه، اتریش، هلند، و برخی کشورهای آمریکای لاتین رواج یافت. اصطلاح آنارشیسم را نخستین بار «پرودون» (poroudhon)، فیلسوف فرانسوی به کار برد.
پازارگاد، بهاء الدین، مکتب های سیاسی، ص۳۳، تهران، اقبال، بی تا.
آنارشیسم، ایدئولوژی سیاسی است با این اعتقاد بنیادی که دولت باید برافتد و جامعه با شیوه ای داوطلبانه، بی توسل به زور و قدرتی سرکوب گر سازمان یابد؛ چرا که آنها اعتقاد دارند دولت شیطانی است، زیرا به عنوان منبعی از اقتدار قهری، اجباری و مطلق و نفی کننده اصول آزادی و برابری و نیز استقلال شخصی نامحدود است که در کانون تفکر آنارشیستی قرار دارد. از این رو، دولت و نهادهای حکومتی و قانون همگی فاسد و فسادکننده هستند.
هیوود، اندرو، مفاهیم کلیدی در علم سیاست، ص ۵۷.
...

پیشنهاد کاربران

هرج. و مرج

هرج و مرج طلب، اغتشاشگر

سرور گریز ، حکومت فاقد اقتدار مرکزی


کلمات دیگر: