تس از خانواده دوربرویل (انگلیسی: Tess of the d'Urbervilles) رمانی از توماس هاردی نویسنده انگلیسی است. این کتاب در آغاز به شکل سریالی و سانسورشده توسط روزنامهٔ مصور گرافیک در سال ۱۸۹۱ به چاپ رسید و سپس در سال ۱۸۹۲ به شکل کتاب چاپ شد. گرچه این رمان اکنون یکی از رمان های برجستهٔ قرن نوزدهم انگلستان و احتمالاً شاهکار هاردی محسوب می شود اما تس در آغاز با نقدهای متفاوتی روبرو شد که یکی از دلایل آن به چالش کشیدن اخلاقیات جنسی در اواخر دوره ویکتوریا بود.
تس که دختری زیبا و معصوم است در پی اصرار مادر برای رفتن به دیدار خانوادهٔ ثروتمند دوربرویل، که گمان می شود خویشاوندان واقعی آنان هستند، به شهر می رود. در آنجا با الک آشنا شده و پس از آنکه توسط او مورد تجاوز قرار می گیرد و باردار می شود به دهکدهٔ خود باز می گردد. فرزند بیمار تس تنها چند هفته پس از تولد می میرد و او به زندگی سخت گذشته باز می گردد. در همان هنگام او و کلر عاشق یکدیگر می شوند و تس پس از آشفتگی ها و درگیری های ذهنی فراوان، سرانجام در شب ازدواجشان گذشته و آنچه را که بر سر اومده را برای کلر تعریف می کند. به دنبال آن کلر که دچار دوگانگی شده است به نوعی او را از خود می راند و تس که تنها مانده است روزگار خود را با کار و نوشتن نامه برای کلر می گذراند. چندی بعد دوباره سرو کلهٔ الک پیدا می شود و پشیمانی خود را از آنچه که کرده بیان می کند و از تس تقاضا دارد که همراه او برود و از این پس زندگی خوبی داشته باشد. در آخر نیز کلر که بیمار و رنجور است به اشتباه خود مبنی بر مقصر دانستن تس پی می برد و به دنبال او می آید. داستان به طرز غم انگیزی در حالی که تس الک را کشته است و به شوهرش می پیوندد، ادامه می یابد و سرانجام با محاکمهٔ تس و حکم مرگ او پایان می پذیرد.
تس که دختری زیبا و معصوم است در پی اصرار مادر برای رفتن به دیدار خانوادهٔ ثروتمند دوربرویل، که گمان می شود خویشاوندان واقعی آنان هستند، به شهر می رود. در آنجا با الک آشنا شده و پس از آنکه توسط او مورد تجاوز قرار می گیرد و باردار می شود به دهکدهٔ خود باز می گردد. فرزند بیمار تس تنها چند هفته پس از تولد می میرد و او به زندگی سخت گذشته باز می گردد. در همان هنگام او و کلر عاشق یکدیگر می شوند و تس پس از آشفتگی ها و درگیری های ذهنی فراوان، سرانجام در شب ازدواجشان گذشته و آنچه را که بر سر اومده را برای کلر تعریف می کند. به دنبال آن کلر که دچار دوگانگی شده است به نوعی او را از خود می راند و تس که تنها مانده است روزگار خود را با کار و نوشتن نامه برای کلر می گذراند. چندی بعد دوباره سرو کلهٔ الک پیدا می شود و پشیمانی خود را از آنچه که کرده بیان می کند و از تس تقاضا دارد که همراه او برود و از این پس زندگی خوبی داشته باشد. در آخر نیز کلر که بیمار و رنجور است به اشتباه خود مبنی بر مقصر دانستن تس پی می برد و به دنبال او می آید. داستان به طرز غم انگیزی در حالی که تس الک را کشته است و به شوهرش می پیوندد، ادامه می یابد و سرانجام با محاکمهٔ تس و حکم مرگ او پایان می پذیرد.
wiki: درام با بازی بلانش سوئیت و کنراد نیگل است که در سال ۱۹۲۴ منتشر شد. همسر سوئیت مارشال نیلان این فیلم را کارگردانی کرد. این فیلم دومین اقتباس سینمایی رمان توماس هاردی است که در سال ۱۸۹۷ تئاتری بسیار موفق با بازی مینی مدرن فیسک از آن ساخته شده بود. آدولف زوکور فیسک را ترغیب کرد که نقشش را در فیلمی که اکنون گمشده محسوب می شود، دوباره ایفا کند. این فیلم نیز گمشده محسوب می گردد.
۱۱ اوت ۱۹۲۴ (۱۹۲۴-08-۱۱)
۱۱ اوت ۱۹۲۴ (۱۹۲۴-08-۱۱)
wiki: تس دوربرویل (فیلم ۱۹۲۴)