ملکه شاه زنان
بانبشن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بانبشن. [ ب ِ ] ( اِ ) ملکه. شاه زنان. شه بانو. در کعبه زرتشت ( واقع در نقش رستم نزدیک تخت جمشید ) زنی بنام آذراناهید و عنوان بانبشنان بانبشن ( ملکه ملکه ها ) ذکر شده که ظاهراً همسر شاهپور است... اکنون مهری موجود است که برآن لقب ملکه مادر هرمزد سوم بصورت بانبشنان بانبشن به حروف پهلوی کنده کاری شده است. و رجوع به ترجمه ایران در زمان ساسانیان ص 252 و 313 شود.
دانشنامه عمومی
بانبِشن (BĀNBIŠN) واژه ای است از زبان پارسی میانه به معنای ملکه. در سنگنبشته های ساسانی این واژه در برابر شاه قرار دارد.
دانشنامهٔ ایرانیکا
نخستین بار در کتیبهٔ کعبه زرتشت است که شاپور یکم، دینک را با این لقب می خواند (۲۶۲/۲۶۳ میلادی). در قیاس با شاهنشاه این لقب هم به صورت بانبشنان بانبشن (*bānbišnān bānbišn) با هزوارش MLKTAn MLKTA در مورد آذرآناهید دختر شاپور یکم و دینک دختر بابک آمده است. ترکیبات دیگر این لقب به صورت شهربانبشن (šahr bānbišn) بانوی امپراتوری (شهربانو)، سگان بانبشن (Sagān bānbišn) یا ملکهٔ سکاها و میشان بانبشن ( Mēšān bānbišn) یا ملکهٔ میشان دربارهٔ تعداد دیگری از زنان ساسانی آمده است. جز این هزوارش ملکتان ملکته بر روی سکهٔ بهرام دوم و مهر دینک هم آمده است.
به نظر می رسد اشکانیان نیز از این لقب بهره می برده اند. قرائت هایی از این لقب در نوشته های مانوی به صورت ʾškʾn bʾnbyšn یا ملکهٔ اشکانی و dʾr bʾnbyšn Xwdws به معنای ملکهٔ شاهی خودوس یافت شده است. در سغدی نیز این لقب به صورت pʾmpwšt برای ملکهٔ ابرشهر استفاده شده است.
هزوارش این واژه به صورت MLKTA می باشد. املای مانوی آن به صورت bʾnbyšn بوده و در ارمنی به صورت bambišn راه یافته است. این واژه سپس به صورت bāmbušt در سغدی وام گرفته شده و از آنجا به زبان های اویغوری و چینی راه یافته است. صورت پارسی باستان آن به صورت *māna-pašnī پیشنهاد شده است، برابر با dəmąnō.paθnī به معنای خانم (خانه)، احتمالاً از *dmāna-paθnī نیاایرانی. شکل اصلی این واژه در سغدی ’vāmban به معنای بانو بوده است. ب آغاز بانبشن مرتبط با bānūk پهلوی (به معنای بانو) است که در اصل وامواژه ای است از ba-nu-qa(-na-be) عیلامی است که پیشتر وارد پارسی باستان شده است.
دانشنامهٔ ایرانیکا
نخستین بار در کتیبهٔ کعبه زرتشت است که شاپور یکم، دینک را با این لقب می خواند (۲۶۲/۲۶۳ میلادی). در قیاس با شاهنشاه این لقب هم به صورت بانبشنان بانبشن (*bānbišnān bānbišn) با هزوارش MLKTAn MLKTA در مورد آذرآناهید دختر شاپور یکم و دینک دختر بابک آمده است. ترکیبات دیگر این لقب به صورت شهربانبشن (šahr bānbišn) بانوی امپراتوری (شهربانو)، سگان بانبشن (Sagān bānbišn) یا ملکهٔ سکاها و میشان بانبشن ( Mēšān bānbišn) یا ملکهٔ میشان دربارهٔ تعداد دیگری از زنان ساسانی آمده است. جز این هزوارش ملکتان ملکته بر روی سکهٔ بهرام دوم و مهر دینک هم آمده است.
به نظر می رسد اشکانیان نیز از این لقب بهره می برده اند. قرائت هایی از این لقب در نوشته های مانوی به صورت ʾškʾn bʾnbyšn یا ملکهٔ اشکانی و dʾr bʾnbyšn Xwdws به معنای ملکهٔ شاهی خودوس یافت شده است. در سغدی نیز این لقب به صورت pʾmpwšt برای ملکهٔ ابرشهر استفاده شده است.
هزوارش این واژه به صورت MLKTA می باشد. املای مانوی آن به صورت bʾnbyšn بوده و در ارمنی به صورت bambišn راه یافته است. این واژه سپس به صورت bāmbušt در سغدی وام گرفته شده و از آنجا به زبان های اویغوری و چینی راه یافته است. صورت پارسی باستان آن به صورت *māna-pašnī پیشنهاد شده است، برابر با dəmąnō.paθnī به معنای خانم (خانه)، احتمالاً از *dmāna-paθnī نیاایرانی. شکل اصلی این واژه در سغدی ’vāmban به معنای بانو بوده است. ب آغاز بانبشن مرتبط با bānūk پهلوی (به معنای بانو) است که در اصل وامواژه ای است از ba-nu-qa(-na-be) عیلامی است که پیشتر وارد پارسی باستان شده است.
wiki: بانبشن
کلمات دیگر: