کلمه جو
صفحه اصلی

کج خلقی

فارسی به انگلیسی

pet

فارسی به عربی

عداء

مترادف و متضاد

tiff (اسم)
کج خلقی، کدورت

funk (اسم)
وحشت، هراس، خوف، بیم، عبوسی، کج خلقی، ادم ترسو، بوی بد

belligerence (اسم)
جنگ، تجاوز، محاربه، کج خلقی

irritability (اسم)
کج خلقی، زود رنجی

distemper (اسم)
کج خلقی، مرض هاری

tantrum (اسم)
خشم، غیظ، کج خلقی، اوقات تلخی، قهر

petulance (اسم)
تندی، گستاخی، کج خلقی، بد اخلاقی، زود رنجی

petulancy (اسم)
تندی، گستاخی، کج خلقی، بد اخلاقی، زود رنجی

فرهنگ فارسی

۱ - بد خویی بد خلقی بد اخقی . ۲ - عصبانیت : [ من از کج خلقی مجلس را ترک کردم ] .
حالت و چگونگی کج خلق . عمل کج خلق

لغت نامه دهخدا

کج خلقی. [ ک َ خ ُ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی کج خلق. عمل کج خلق. زشتخویی. تغیر. تشدد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

بد خلقی، بد خویی.

دانشنامه عمومی

کج خلقی، افسرده خویی یا دیستایمیا (به انگلیسی: Dysthymia) نوعی اختلال خلقی مزمن است و در ردهٔ افسردگی قرار می گیرد. این نوع افسردگی مزمن، شدت کم تری نسبت به اختلال افسردگی اساسی دارد.
احساس ناامیدی
کم خوابی یا پرخوابی
ضعف تمرکز و دشواری تصمیم گیری
اشتهای کم یا پرخوری
انرژی کم یا خستگی مفرط
اعتماد به نفس پایین
میل جنسی کم
زودرنجی
افسرده خویی بیماری ای مزمن و طولانی مدت است و برخی از علائم آن با اختلال افسردگی اساسی مشترک اند. این علائم به جدیت افسردگی اساسی نیستند، اگرچه شدت شان دارای نوسان است. جهت تشخیص، بیمار بالغ باید دارای ۲ یا تعداد بیش تری از علائم زیر در مدت حداقل دو سال بوده باشد:
بیماران افسرده خو اغلب پیش از تشخیص، سال ها از آن رنج برده اند. معیارهای تشخیص دیستایمیا به شرح زیر اند:

فرهنگستان زبان و ادب

{dysthymia} [روان شناسی] خُلق پایین در حد خفیف یا متوسط به شکل مستمر یا مزمن

پیشنهاد کاربران

بدخلقی


کلمات دیگر: