ه دلایل مختلف, درباره امکان یا عدم امکان ترجمه قرآن کریم, و به عبارتی «جواز»یا «عدم جواز»آن, میان فقها و علما بحث های پردامنه ای صورت گرفته است و هر یک عقیده ای خاص ابراز داشته اند و بر اثبات آن به دلایل مختلف تمسک جسته اند. علی رغم این اختلاف نظرها, قرآن در قرون اولیه به زبان های دیگر ترجمه می شد; و همان گونه که «
محمدصادق الرافعی»در کتاب «اعجاز القرآن»بیان داشته است : در دنیا, هیچ کتابی یافت نمی شود که به اندازه قرآن بر آن شرح و تفسیر نوشته شده باشد و یا تصنیفات و تالیفات متعدد در مورد تک تک موضوعات آن به رشته تحریر درآمده باشد. ترجمه های بیشماری در زبان های مختلف نگاشته شد که یا ترجمه تمامی قرآن است و یا بخشی از آن. برخی از سلاطین عثمانی, از
جمله «سلطان عبدالحمید دوم»ابتدا هر نوع ترجمه ای از قرآن مجید را بالاخص به زبان ترکی, مطلقاً ممنوع کردند. لیکن این ممنوعیت با سقوط خلافت عثمانی رنگ باخت و پس از اعلام قانون اساسی ترکیه در سال 1908م. بعضی از نویسندگان ترک, کار ترجمه قرآن را آغاز کردند و اولین ترجمه توسط «ابراهیم حلمی»به نگارش رسید[1]حتی با روی کار آمدن «مصطفی کمال آتاتورک»اذان نیز در مرکز ترکیه, به زبان ترکی گفته می شد. برخی از علمایی که ترجمه قرآن را جایز می شمردند, دامنه این جواز را تا آنجا گسترش دادند که به جوازقرائت سوره یا آیه ای در نماز به زبان غیر عربی نیز فتوا دادند. [2] گرچه این فتوا با مخالفت قاطع علمای دیگرروبرو شد. آنچه به یقین مورد توافق مخالفان و موافقان ترجمه قرآناست. این است که : اولاً: قرآن کلام خداوند است و انتخاب هر واژه یا کلمه آن براساس حکمتی صورت گرفته و بسیاری از آن حکمتها, برای انسان ها در همه اعصار قابل شناخت نیست. ثانیاً: رسالت قرآن به گستردگی هدایت همه نسل ها در همه عصرهاست «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیراً. » ( فرقان ) بنابراین قرآن کتابی است جاودانه و دستورالعملی است جهانی و ابدی. ثالثاً: هدف قرآن, شریف ترین هدف ها, یعنی رهایی انسان از ظلمت به سمت روشنایی است. «کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور». ( ابراهیم ) . این سه, خصایصی است که قرآن را بر هر نوشتار بشری امتیاز داده و ترجمه آن را در مقایسه با هر متن دیگر, اعم از مذهبی یا غیر مذهبی, علمی یا ادبی, حساس و دشوار ساخته است. زیرا ترجمه قرآن باید جز معنی کلمات و جملات, سایر پیام ها و ویژگی های قرآن را نیز با خود همراه داشته باشد تا اتقان, جذابیت, لطافت, زیبایی, تأثیر گذاری و تحل آفرینی و نیز جاودانگی قرآن را به نمایش گذارد. البته این حساسیت ویژه و دقت خاص در ترجمه متون مذهبی دیگر غیر از قرآن نیز سابقه داشته است. [3] اساساً کار ترجمه متون ادبی بسیار دشوارتر از متون علمی است, چرا که متون ادبی تنها دارای یک بعدخاص نبوده بلکه حامل بار عاطفی, خیال, استعاره, مجاز, تشبیه و غیره می باشد و مترجم آن ناگزیر است دربند عقاید, احساسات و خیال مؤلف اثر, گرفتار و مقید بوده و همه هم خویش را مصروف دارد تا معانی را ( بابارهای همراه ) در زبان دوم به صورتی زیبا و مورد قبول به تصویر کشد. توجه داریم که
زبان عربی از جمله زبان هایی است که به موسیقی الفاظ و عبارات بسیار نظر دارد و صنایع بدیعی بیشمار و نیز مترادفات فراوان, از ویژگی های منحصر به فرد این زبان است. به عنوان
نمونه, در زبان عربی برای مدلول کلمه «سال», 22واژه ; برای کلمه «نور», 21واژه ; برای «تاریکی», 52واژه ; برای «آفتاب», 29واژه ; برای «ابر»5واژه ; برای «باران», 64واژه ; وجود دارد[4] که برخی اسم و برخی صفات اسم می باشند و مترجم باید کاملاً دقت کند تا صفت را جایگزین اسم و یا بالعکس نکند که این امرموجب نقص در معنا می گردد.
«طبری»در تشریع اسلوب بلاغی قرآن می گوید:
در قرآن به تبع عربی بودنش, اسلوب سخن ممکن است به گونه های زیر باشد, ایجاز, اختصار, اخفاء, تکرار, اطاله, اظهار معانی به وسیله اسم و بدون کنایه, از خاصی
خبر گفتن و عام را مد نظر داشتن و بالعکس, کنایه ای آوردن و تصریح را منظور داشتن, موصوفی را ذکر کردن و صفت را لحاظ کردن و بالعکس, مقدم داشتن آنچه در معنا مؤخر است و به تاخیر آوردن آنچه در معنا مقدم است و. . . [5] «جاحظ»نیز پس از اثبات این مطلب که قرآن به سبب نظم و اسلوب و تالیف شیوا و ترکیب بدیعش معجزه است چنین بیان داشته که : در کتاب نازل شده آسمانی چیزی که ما را به صدق آن دلالت کند, نظم بدیع آن است که بندگان توان گفتن مثل آن را ندارند. [6] صعوبت در ترجمه بحث های متعددی را باعث شده است بگونه ای که عده ای از علما را به «فتوای به حرمت»واداشته است.
تاریخچه ترجمه قرآن و انگیزه نخستین
شواهد تاریخی حاکی از این است که ترجمه قرآن مجید در زمان حیات رسول اکرم ( ص ) آغاز شد. هنگامی که بعضی از ایرانیان از «سلمان فارسی»خواستند تا سوره «فاتحة الکتاب»را به
زبان فارسی ترجمه کند و پیامبربا این امر موافقت فرمود. [7] همچنین نامه های پیامبر به پادشاهان کشورهای دیگر از جمله «نجاشی»پادشاه حبشه, و «مقوقس»حاکم مصر و «هرقل»امپراطور روم و «کسری»شاه ایران که شامل آیاتی از قرآن مجید نیز بوده است, توسط سفیران پیامبر به زبان های آن بلاد ترجمه می شده است. [8] شاید قدیمی ترین اثر فارسی ترجمه قرآن, ترجمه تفسیری است منسوب به طبری که به فرمان «منصور بن نوح سامانی»پس از استفتا از علما درباره مشروعیت ترجمه قرآن نگاشته شده است. [9] و نیز احتمالاً نخستین ترجمه قرآن به زبان لاتین, به استناد اظهارات شیخ ابو عبدالله زنجانی در کتاب «تاریخ القرآن»در سال 1143م, توسط «رابرت»کتونی [10]دانشمند انگلیسی انجام شد. این امر به دستور و هزینه یک کشیش عالی رتبه فرانسوی مشهور به «پطروس جلیل»مسؤول دیر ش رخ رذح و یک راهب مانی مذهب به نام ررچذژحاً عملی شد. این مطلب مورد تأیید مؤلف «الذریعة»نیز می باشد. وی چنین بیان می دارد: «اولین بار قرآن در سال 1143م به لاتین ترجمه شد. این مطلب را «فرهاد میرزا»در «زنبیل»و نیز « . . .