کلمه جو
صفحه اصلی

ترجمه قران

دانشنامه عمومی

ترجمه قرآن. قرآن مهم ترین منبع برای بررسی ها و پژوهش های اسلامی است. از آغاز نگارش قرآن تا کنون در مدت ۱۴ سده مسلمانان به آموختن و آموزاندن آن پرداخته و بر محور آن بررسی های گوناگونی را گسترش داده اند. به طوری که قرآن را می توان یکی از پرترجمه ترین کتاب ها دانست. ترجمه این کتاب با اهداف و اغراض گوناگونی توسط مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان انجام پذیرفته است و این رویکرد همچنان رو به افزایش است.
قرآن اثری شامل نظم و معناست که وقتی ترجمه شود، نظم و بخشی از مفاهیم آن از بین خواهد رفت.
زبان قرآن، رمز وحدت مسلمانان است، و ترجمه آن برای یگانگی مسلمانان زیان بخش است.
قرآن، دارای جهاتی مانند اعجاز، استنباط، ضرب المثل ها و غیره است که ترجمه پذیر نیستند.
ترجمه قرآن در واقع، فهم مترجم از قرآن است نه تمام معنی قرآن. بنابر این قرآن نیست.
برخی روحانیان مسلمان در گذشته براین باور بودند که ترجمهٔ قرآن به زبانی دیگر جایز نیست؛ اما امروزه در آن اختلافی نیست و روحانیان اسلام ترجمه قرآن و دیگر کتاب های اسلامی را از مصادیق «راهنمایی دینی» دیگران می دانند. این درحالی است که ترجمه قرآن را نمی توان با قرآن یکی دانست. چنان که بیشتر مترجمان مدعی شده اند که «نه می توان لطافت و قوّت عربی آن را حفظ کرد و نه مفاهیم و رموزش را منتقل کرد.»
موضوع ترجمه قرآن از زمانی که اسلام مورد پذیرش مسلمانان غیر عرب واقع گردید، مطرح شد؛ و این بحث بین روحانیون اسلامی مخالفان و موافقانی پیدا کرد. بعضی، حکم به تحریم ترجمه قرآن دادند و در مقابل، گروهی دیگر ترجمه قرآن را جایز دانستند.
دلایل مخالفان ترجمه قرآن را می توان این گونه برشمرد:

دانشنامه آزاد فارسی

ترجمه قرآن. ترجمۀ قرآن
رجوع شود به:قرآن

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ترجمه قرآن. ترجمه، برگرداندن از زبانی به زبان دیگر یا تحویل و تبدیل بیانی به بیان دیگر برای روشن تر کردن مفهوم سخن است، مثلا از عربی به فارسی. شرط ترجمه صحیح آن است که کاملا به اصل معنا وفادار باشد؛ یعنی ترجمه همان را افاده کند که اصل آن را می رساند، حتی دقایق و ظرایف متن اصلی به متن مترجم منتقل شود بنابراین باید در ترجمه قالب زبان مقصد به گونه ای انتخاب شود که بتواند مفهوم مورد نظر زبان مبدا را افاده کند. ترجمه قرآن به دیگر زیان ها به منظور آشنا کردن ملت های بیگانه از زبان عرب با حقایق و معارف قرآنی، یکی از ضرورت های تبلیغی به شمار می رود. مبلغان اسلامی همواره با ترجمه و تفسیر آیه ها و سوره هایی از قرآن کریم مردم را به راه راست هدایت می کرده اند و تاکنون هیچ دانشمند و فقیهی نگفته است ترجمه قرآن به دیگر زبان ها به منظور دعوت به دین اسلام و آشنایی آنان با شریعت و حقایق قرآن، ممنوع است.
بحث درباره ترجمه قرآن را با طرح سه پرسش آغاز می کنیم:سوال اول؛آیا ترجمه قرآن به زبان های دیگر امکان دارد؟این سوال بدین جهت طرح می شود که قرآن کلام الهی است و در کمال وجازت و بلاغت به عنوان اعجاز نازل شده است؛ بنابراین برگرداندن آن به زبان دیگر هرگز نمی تواند این ویژگی ها را داشته باشد؛ زیرا متن ترجمه شده سخن خلق است و قرآن سخن حق.سوال دوم؛به فرض امکان ترجمه گرچه همه ویژگی های قرآن در متن ترجمه شده نباشد، آیا می توان آن را به عنوان قرآن عرضه کرد؟ همان گونه که ترجمه های کتب عهدین را به عنوان تورات و انجیلی تلقی می کنند که بر حضرت موسی و حضرت عیسی نازل شده است.سوال سوم؛آیا حکم شرعی متن ترجمه شده مطابق حکمی است که بر خود قرآن مترتب می شود؟ مثلا آیا می توان ترجمه سوره حمد را برای کسی که قادر به خواندن عربی در نماز نیست جایز شمرد؟ آیا همان طور که نباید آیات قرآنی را بدون طهارت لمس کرد در مورد آیات ترجمه شده نیز باید چنین حکم کرد؟بحث درباره ترجمه قرآن از دیر زمان در بین دانشمندان به طور جدی مطرح بوده است و ما در این فصل بعد از ذکر مطالب مختصری درباره انواع ترجمه ها به پرسش های سه گانه پاسخ می دهیم.
تعریف ترجمه
تَرجَمَة مصدر فعل رباعی و به معنای تبیین و توضیح است؛ از این رو نوشته هایی که شرح حال رجال را بیان می کند، کتب تراجم می نامند و شرح حال هر یک از رجال را ترجمه او می گویند.از سخن صاحب قاموس چنین بر می آید که در ترجمه، تعدد زبان شرط است؛ ترجمه، برگرداندن از زبانی به زبان دیگر است، مثلا از عربی به فارسی.در المعجم الوسیط چنین آمده است: ترجمه انتقال کلام از زبانی به زبان دیگر است. پس اگر یک معنا، با دو عبارت در پی هم آورده شوند که دومی توضیح اولی باشد، ترجمه نمی گویند و صرفا تبیین و توضیح عبارت است. شرط ترجمه صحیح آن است که کاملا به اصل معنا وفادار باشد؛ یعنی ترجمه همان را افاده کند که اصل آن را می رساند، حتی دقایق و ظرایف متن اصلی به متن مترجم منتقل شود. مثلا گاه سخن برای افاده اصل معنا نیست، بلکه برای افاده معنای تحسر (اظهار حسرت) یا تحزن (اظهار اندوه) و مانند آن آمده است. اگر چنین متنی ترجمه شود باید ترجمه هم همین معنا را افاده کند؛ یعنی به گونه ای ترجمه شود که معنای تحسر و تحزن را منتقل کند، نه صرفا به انتقال اصل معنای حقیقی یا مجازی لفظ بپردازد.گاه اصل افاده کلام در نظم و ترتیب خاص کلمات است، مثلا تقدیم ما حقه التاخیر، یفید الحصر، جان کلام در همین تقدیم و تاخیر نهفته است، باید در ترجمه نیز ظرایفی به کار گرفته شود که این معنا کاملا رعایت شود.بنابراین شرط است که مترجم به گونه ای با دو زبان آشنا باشد که بتواند کاملا رموز و دقایق کلامی هر دو زبان را منتقل کند و با دقت نظر، به دقایق نهفته در هر زبان آگاهی یابد. خلاصه باید ترجمه، آینه تمام نمای اصل باشد تا در انتقال مفاهیم کمترین خللی حاصل نشود. البته هرگاه متن اصلی مانند متون مذهبی و کتاب های آسمانی از ویژگی های خاصی برخوردار باشد، ترجمه نیز به همان سان حساسیت بیشتری خواهد داشت؛ بنابراین ترجمه قرآن به دلیل معجزه بودن آن نسبت به متون دیگر بسیار دقیق و مشکل است و از همین رو در ترجمه های قرآن لغزش هایی رخ داده است که نمونه هایی از آن را در پایان سخن می آوریم.
شیوه ترجمه
اگر ما ترجمه را برگرداندن مطلبی از زبانی به زبان دیگر بدانیم متن ترجمه شده نسبت به زبان مقصد حکم تفسیر، شرح و توضیح دارد؛ بنابراین باید در ترجمه قالب زبان مقصد به گونه ای انتخاب شود که بتواند مفهوم مورد نظر زبان مبدا را افاده کند. این کار ممکن است سه گونه انجام شود:۱. ترجمه تحت اللفظی؛۲. ترجمه آزاد؛۳. ترجمه تفسیری.
← ترجمه تحت اللفظی
...

پیشنهاد کاربران

ه دلایل مختلف, درباره امکان یا عدم امکان ترجمه قرآن کریم, و به عبارتی «جواز»یا «عدم جواز»آن, میان فقها و علما بحث های پردامنه ای صورت گرفته است و هر یک عقیده ای خاص ابراز داشته اند و بر اثبات آن به دلایل مختلف تمسک جسته اند. علی رغم این اختلاف نظرها, قرآن در قرون اولیه به زبان های دیگر ترجمه می شد; و همان گونه که «محمدصادق الرافعی»در کتاب «اعجاز القرآن»بیان داشته است : در دنیا, هیچ کتابی یافت نمی شود که به اندازه قرآن بر آن شرح و تفسیر نوشته شده باشد و یا تصنیفات و تالیفات متعدد در مورد تک تک موضوعات آن به رشته تحریر درآمده باشد. ترجمه های بیشماری در زبان های مختلف نگاشته شد که یا ترجمه تمامی قرآن است و یا بخشی از آن. برخی از سلاطین عثمانی, از جمله «سلطان عبدالحمید دوم»ابتدا هر نوع ترجمه ای از قرآن مجید را بالاخص به زبان ترکی, مطلقاً ممنوع کردند. لیکن این ممنوعیت با سقوط خلافت عثمانی رنگ باخت و پس از اعلام قانون اساسی ترکیه در سال 1908م. بعضی از نویسندگان ترک, کار ترجمه قرآن را آغاز کردند و اولین ترجمه توسط «ابراهیم حلمی»به نگارش رسید[1]حتی با روی کار آمدن «مصطفی کمال آتاتورک»اذان نیز در مرکز ترکیه, به زبان ترکی گفته می شد. برخی از علمایی که ترجمه قرآن را جایز می شمردند, دامنه این جواز را تا آنجا گسترش دادند که به جوازقرائت سوره یا آیه ای در نماز به زبان غیر عربی نیز فتوا دادند. [2] گرچه این فتوا با مخالفت قاطع علمای دیگرروبرو شد. آنچه به یقین مورد توافق مخالفان و موافقان ترجمه قرآناست. این است که : اولاً: قرآن کلام خداوند است و انتخاب هر واژه یا کلمه آن براساس حکمتی صورت گرفته و بسیاری از آن حکمتها, برای انسان ها در همه اعصار قابل شناخت نیست. ثانیاً: رسالت قرآن به گستردگی هدایت همه نسل ها در همه عصرهاست «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیراً. » ( فرقان ) بنابراین قرآن کتابی است جاودانه و دستورالعملی است جهانی و ابدی. ثالثاً: هدف قرآن, شریف ترین هدف ها, یعنی رهایی انسان از ظلمت به سمت روشنایی است. «کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور». ( ابراهیم ) . این سه, خصایصی است که قرآن را بر هر نوشتار بشری امتیاز داده و ترجمه آن را در مقایسه با هر متن دیگر, اعم از مذهبی یا غیر مذهبی, علمی یا ادبی, حساس و دشوار ساخته است. زیرا ترجمه قرآن باید جز معنی کلمات و جملات, سایر پیام ها و ویژگی های قرآن را نیز با خود همراه داشته باشد تا اتقان, جذابیت, لطافت, زیبایی, تأثیر گذاری و تحل آفرینی و نیز جاودانگی قرآن را به نمایش گذارد. البته این حساسیت ویژه و دقت خاص در ترجمه متون مذهبی دیگر غیر از قرآن نیز سابقه داشته است. [3] اساساً کار ترجمه متون ادبی بسیار دشوارتر از متون علمی است, چرا که متون ادبی تنها دارای یک بعدخاص نبوده بلکه حامل بار عاطفی, خیال, استعاره, مجاز, تشبیه و غیره می باشد و مترجم آن ناگزیر است دربند عقاید, احساسات و خیال مؤلف اثر, گرفتار و مقید بوده و همه هم خویش را مصروف دارد تا معانی را ( بابارهای همراه ) در زبان دوم به صورتی زیبا و مورد قبول به تصویر کشد. توجه داریم که زبان عربی از جمله زبان هایی است که به موسیقی الفاظ و عبارات بسیار نظر دارد و صنایع بدیعی بیشمار و نیز مترادفات فراوان, از ویژگی های منحصر به فرد این زبان است. به عنوان نمونه, در زبان عربی برای مدلول کلمه «سال», 22واژه ; برای کلمه «نور», 21واژه ; برای «تاریکی», 52واژه ; برای «آفتاب», 29واژه ; برای «ابر»5واژه ; برای «باران», 64واژه ; وجود دارد[4] که برخی اسم و برخی صفات اسم می باشند و مترجم باید کاملاً دقت کند تا صفت را جایگزین اسم و یا بالعکس نکند که این امرموجب نقص در معنا می گردد.
«طبری»در تشریع اسلوب بلاغی قرآن می گوید:
در قرآن به تبع عربی بودنش, اسلوب سخن ممکن است به گونه های زیر باشد, ایجاز, اختصار, اخفاء, تکرار, اطاله, اظهار معانی به وسیله اسم و بدون کنایه, از خاصی خبر گفتن و عام را مد نظر داشتن و بالعکس, کنایه ای آوردن و تصریح را منظور داشتن, موصوفی را ذکر کردن و صفت را لحاظ کردن و بالعکس, مقدم داشتن آنچه در معنا مؤخر است و به تاخیر آوردن آنچه در معنا مقدم است و. . . [5] «جاحظ»نیز پس از اثبات این مطلب که قرآن به سبب نظم و اسلوب و تالیف شیوا و ترکیب بدیعش معجزه است چنین بیان داشته که : در کتاب نازل شده آسمانی چیزی که ما را به صدق آن دلالت کند, نظم بدیع آن است که بندگان توان گفتن مثل آن را ندارند. [6] صعوبت در ترجمه بحث های متعددی را باعث شده است بگونه ای که عده ای از علما را به «فتوای به حرمت»واداشته است.
تاریخچه ترجمه قرآن و انگیزه نخستین
شواهد تاریخی حاکی از این است که ترجمه قرآن مجید در زمان حیات رسول اکرم ( ص ) آغاز شد. هنگامی که بعضی از ایرانیان از «سلمان فارسی»خواستند تا سوره «فاتحة الکتاب»را به زبان فارسی ترجمه کند و پیامبربا این امر موافقت فرمود. [7] همچنین نامه های پیامبر به پادشاهان کشورهای دیگر از جمله «نجاشی»پادشاه حبشه, و «مقوقس»حاکم مصر و «هرقل»امپراطور روم و «کسری»شاه ایران که شامل آیاتی از قرآن مجید نیز بوده است, توسط سفیران پیامبر به زبان های آن بلاد ترجمه می شده است. [8] شاید قدیمی ترین اثر فارسی ترجمه قرآن, ترجمه تفسیری است منسوب به طبری که به فرمان «منصور بن نوح سامانی»پس از استفتا از علما درباره مشروعیت ترجمه قرآن نگاشته شده است. [9] و نیز احتمالاً نخستین ترجمه قرآن به زبان لاتین, به استناد اظهارات شیخ ابو عبدالله زنجانی در کتاب «تاریخ القرآن»در سال 1143م, توسط «رابرت»کتونی [10]دانشمند انگلیسی انجام شد. این امر به دستور و هزینه یک کشیش عالی رتبه فرانسوی مشهور به «پطروس جلیل»مسؤول دیر ش رخ رذح و یک راهب مانی مذهب به نام ررچذژحاً عملی شد. این مطلب مورد تأیید مؤلف «الذریعة»نیز می باشد. وی چنین بیان می دارد: «اولین بار قرآن در سال 1143م به لاتین ترجمه شد. این مطلب را «فرهاد میرزا»در «زنبیل»و نیز « . . .


کلمات دیگر: