کلمه جو
صفحه اصلی

توحید مفضل

دانشنامه عمومی

کتاب توحید مفضل، که نوشتار گفته های جعفر صادق ششمین امام شیعیان است و در آن به مباحث خداشناسی پرداخته شده است.
مفضل بن عمر از خواص شاگردان جعفر صادق و موسی کاظم بوده است. طبق آنچه در کتاب الارشاد فی معرفة حجج الله علی العبادشیخ مفید آمده، علی بن موسی الرضا در ضمن حدیثی بر او رحمت فرستاده و تبعیت او از ائمه را ستوده است. در عصر جعفر صادق و موسی کاظم در میان مردم کوفه وکیل آنان بوده، نیز از جانب جعفر صادق وظیفه داشت با اموالی که از طرف او در اختیارش گذاشته شده بود یا اجازه اخذ آن ها را از مردم داشت، میان مردم را اصلاح کند و اختلافها را بردارد. روایات بسیاری در فضیلت و برتری او از خود امامان رسیده است.
علی بن طاووس از قول محرز بن سعید نحوی نقل می کند که مفضل ابن عمر الجعفی نامه ای به جعفر صادق نوشت مبنی بر اینکه کسانی هستند که نفی ربوبیت می کنندجواب چیست؟ مفضّل چهار جلسه نزد جعفر صادق شتافت و سخنان او را که به وی املاء می فرمود، مکتوب کرد. آن حضرت این رسالهرا در جواب آن ها پرداخت که در بین اهل دین این رساله بسیار مشهور است و شهرت مفضل بیشتر به دلیل نقل این کتاب است.
مفضّل بن عمر روزی در نزدیک مزار شریف پیامبر اکرم نشسته بود که دید ابن ابی العوجاء (دهری مسلکِ معروف، وفات: ۱۵۵ هجری) با یکی از دوستانش به آنجا آمده و در ضمن صحبت هایش که برای اطرافیان مسموع بود، وجود خدا و نبوت پیامبر اسلام را منکر شد. مفضّل به شدت به سخنان او اعتراض کرد و او در جواب گفت که اگر از اهلِ کلام هستی حجت خود را بیاور و چنانچه از شاگردان جعفر بن محمد هستی باید بدانی که او زیاده از این، سخنان ما را شنیده و با متانت جواب گفته است؛ لذا به نحو شایسته با ما سخن کن. مفضل اندوهناک به نزد جعفر صادق می رود و ماجرا را برایش می گوید. جعفر صادق به او وعده می دهد که به طور خصوصی برایش از حکمت های آفرینش بیان فرمایدمفضل به خانه می رود و خوشحال از این وعده، خواب به چشمش نمی آید. روز بعد جعفر صادق او را به اندرون می برد و شروع به درس کرده از توحید شروع می کند. بعد از ذکر چند جمله، مفضل اجازه می خواهد تا آنچه را امام می فرماید بنویسد. این درس ها در چهار جلسه به پایان می رسد و در ضمن آن برخی مسائل علوم طبیعیه توسط جعفر صادق بیان می شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] توحید مفضل حدیثی است طولانی، مشتمل بر سخنان امام جعفر صادق علیه السلام با موضوع محوری اسرار آفرینش که طی چهار جلسه بر مفضل بن عمر جعفی املا شده است.
ابومحمد مفضل بن عمر جعفی کوفی (متوفی قرن دوم هجری)از چهره های سرشناس و از شاگردان ممتاز امام صادق و امام کاظم و امام رضا علیهم السلام بشمار می آید. بنابر بعضی روایات، وی امام باقر علیه السلام را نیز درک کرده است. وی روایات فراوانی را از امام جعفر صادق علیه السلام و امام موسی کاظم علیه السلام نقل کرده و از راویان بزرگ حدیث بشمار می رود.
مفضل از مقام و منزلت بزرگی نزد این دو امام برخوردار بوده و وکیل آن ها در گرفتن اموال و مصرف آن بود که این خود دلیل بر اعتماد و اطمینان ائمه بزرگوار به وی است. در روایتی آمده که امام صادق علیه السلام به مفضل فرمود: «هرگاه دیدی میان دو تن از شیعیان ما اختلاف و نزاعی بر سر مالی به وجود آمده، تو خود از اموال من آن را بپرداز».
مفضل پس از هشتاد سال عمر بابرکت و خدمت در راه آیین محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله در شهر کوفه دارفانی را وداع نمود و به حق پیوست. دیگر آثار او عبارتند از : کتاب الوصیه، کتاب الیوم واللیله، کتاب علل الشرایع.
این کتاب املای امام جعفر صادق علیه السلام بر مفضل بن عمر جعفی کوفی می باشد. امام علیه السلام کتاب را در چهار جلسه و در چهار روز، از صبح تا ظهر بر مفضل املا کردند. آن حضرت در این کتاب با بیان شگفتی های آفرینش، به اثبات آفریدگار حکیم و دانا پرداخته اند. توحید مفضل از کتاب های ارزشمند و معتبر شیعه در مباحث اعتقادی محسوب می شود.
مفضل داستان نوشتن کتاب را این گونه نقل می کند: «یک روز عصر من در مسجد مدینه در کنار قبر مطهر حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودم و در مقام و منزلت آن حضرت فکر می کردم که ناگهان ابن ابوالعوجاء و یارانش وارد شدند و در کناری نشستند و شروع به صحبت کردند. آنان از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به عنوان یک فیلسوف، که با زیرکی فراوان نام خود را در جهان زنده نگه داشت، نام بردند و گفتند، این جهان خدایی ندارد و همه چیز خود به خود به وجود آمده و این جهان همیشه بوده و خواهد بود. من نتوانستم خشم خود را فروبنشانم و بر سر آن ها فریاد زدم و گفتم: ای دشمنان خدا آیا کافر شده اید؟! آنان در پاسخ من گفتند: اگر تو از یاران جعفر بن محمد علیه السلام هستی، او این گونه با ما سخن نمی گوید.
من از نزد آن ها خارج شدم و به نزد امام صادق علیه السلام رفتم و ماجرا را برای آن حضرت تعریف کردم. آن حضرت فرمود: فردا صبح به نزد من بیا و قلم و کاغذی نیز بیاور تا برای تو از حکمت خداوند متعال در آفرینش جهان سخن بگویم... من هم فردا صبح به نزد آن حضرت رفتم و ایشان نیز این کتاب را به من املا فرمود».
امام علیه السلام در آغاز، علت این که عده ای وجود خداوند متعال را انکار و یا در او شک می کنند، ناآگاهی از اسباب و شیوه آفرینش جهان هستی بیان می فرماید. سپس به بیان آفرینش جهان و خلقت انسان و اعضای بدن او، مانند دستگاه گوارش و حواس پنج گانه، می پردازد و از آن ها به حکمت و قدرت و علم خداوند متعال، که آفریننده آن ها است، استدلال می کند؛ امام در جلسه دوم به بیان شگفتی های جهان حیوانات، مانند خزندگان و چهارپایان مانند اسب، فیل، زرافه، میمون، سگ و پرندگان مانند مرغ و خفاش و حشراتی مانند زنبور عسل، ملخ، مورچه و ماهی می پردازد؛ در جلسه سوم شگفتی های آسمان و زمین مانند رنگ آسمان و طلوع و غروب خورشید، و فصل های سال و خورشید و ماه و دیگر ستارگان و حرکت بسیار سریع آن ها در آسمان و آفرینش سرما و گرما و باد و هوا و چگونگی ایجاد صدا و کوهها و گیاهان و... را بیان می نماید؛ جلسه چهارم هم به بیان اسرار آفرینش در بلاها و پاسخ به شبهات منکران اختصاص یافته است.


کلمات دیگر: