صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "خ" - لغت نامه دهخدا
خرجبلت
خرجرد
خرجردجام
خرجردی
خرجزیه
خرجسته
خرجل
خرجه
خرجوال
خرجوش
خرجوشی
خرجوک
خرجکوک
خرجی
خرجی پز
خرجیدن
خرجین
خرجینه
خرجینک
خرجیک
خرحمال
خرحمالی
خرحمالی کردن
خرخار
خرخاری
خرخاش
خرخان
خرخانه
خرخانی
خرخاوند
خرخاکی
خرخجیون
خرخدا
خرخر
خرخر به زمین ک
خرخر به زمین کشیدن
خرخر کردن
خرخر کشیدن
خرخرا
خرخراک
خرخره
خرخره کردن
خرخرو
خرخری
خرخری کردن
خرخریه
خرخز
خرخسره
بیشتر