صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "د" - لغت نامه دهخدا
دفع الوقت
دفع انداختن
دفع دادن
دفع دار
دفع شدن
دفع فکندن
دفع کردن
دفعا
دفعات
دفعالوقت
دفعاً
دفعت
دفعدار
دفعه
دفعه خشک
دفعه دار
دفعه کور
دفعهً
دفعی
دفغ
دفق
دفقات
دفقه
دفقی
دفل
دفله
دفلی
دفن
دفن نمودن
دفن کردن
دفن گردانیدن
دفناء
دفناس
دفنس
دفنه
دفنوک
دفنی
دفه
دفو
دفوء
دفواء
دفوع
دفوف
دفوفی
دفوق
دفون
دفک
دفکش
بیشتر