صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ع" - لغت نامه دهخدا
علع
علعال
علعل
علعلان
علعول
علف
علف آستانه
علف استانه
علف بر
علف ترانگبین
علف ترنجبین
علف خانه
علف خشک
علف خوار
علف خواره
علف خوارگان
علف خور
علف دان
علف زار
علف سبز
علف فروش
علف من
علف هفت بند
علف چای
علف چر
علف چین
علفتانی
علفزار
علفصه
علفطه
علفناک
علفه
علفوت
علفوف
علفی
علق
علق القربه
علقات
علقم
علقماء
علقمه
علقمه ٔ ازدی
علقمه ٔ اسلمی
علقمه ٔ انصاری
علقمه ٔ بلوی
علقمه ٔ تمیمی
علقمه ٔ ثقفی
علقمه ٔ جمحی
بیشتر