صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ق" - لغت نامه دهخدا
قبضه
قبضه رفضه
قبضه ٔ بهرامی
قبضی
قبضیت
قبط
قبطال
قبطریه
قبطور
قبطی
قبطیه
قبع
قبعثاه
قبعثر
قبعثری
قبعثی
قبعرور
قبعله
قبعه
قبعین
قبغلو
قبغلوجه
قبق
قبق انداز
قبق کتک
قبق گرگ
قبقاب
قبقب
قبقبه
قبقین
قبل
قبل آباد
قبل اباد
قبل الامس
قبل کردن
قبلا
قبلاء
قبلان مصطفی پاش
قبلان مصطفی پاشا
قبلاً
قبلای قاآن
قبلای قاان
قبلتین
قبلش
قبله
قبله بلاغی
قبله رو
قبله مسجد
بیشتر