صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "پ" - لغت نامه دهخدا
پنج مره
پنج مقابل
پنج نماز
پنج نوبت
پنج نوش
پنج هزار
پنج هزاره
پنج هلال
پنج و ده
پنج و شش
پنج و شش و هفت
پنج و شش و هفت و چهار
پنج و چهار
پنج وقت
پنج پا
پنج پایه
پنج پایک
پنج پنج
پنج پهلو
پنج پوشیده
پنج پیکر
پنج چوبه
پنج کرانه
پنج کرانگی
پنج کسب
پنج کوهه
پنج گاه
پنج گزی
پنج گشت
پنج گنج
پنج گوش
پنج گوشه
پنج گوهر
پنج یک
پنجاب
پنجال
پنجاه
پنجاه تیر
پنجاه هزار
پنجاه هزار سال
پنجاه هزارسال
پنجاهه
پنجر
پنجره
پنجش
پنجشنبه
پنجشنبه بازار
پنجشنبه شب
بیشتر
