صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ک" - لغت نامه دهخدا
کرهله
کرهن
کرو
کرو کلا
کروا
کرواء
کرواآن
کرواان
کروارا
کرواز
کروالا
کروامک
کروان
کروانه
کروانک
کروانی
کرواکو
کروب
کروبا
کروبی
کروبیان
کروبیم
کروبیه
کروبیون
کروبیین
کروت
کروتن
کروتنه
کروتیس
کروج
کروج ده
کروخ
کروخان
کروخان نژاد
کروخی
کرود
کرور
کرورا
کروز
کروزوس
کروس
کروسا بهمن
کروسابهمن
کروسفوا
کروش
کروش الغنم
کروشان
کروشه
بیشتر