صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "گ" - لغت نامه دهخدا
گاللا
گالنج
گاله
گاله دان
گاله کیجان
گالوئیی
گالوانومتر
گالوانی
گالوس
گالوستن
گالوش
گالوپ
گالوچ
گالچا
گالگاکوس
گالگو
گالگوس
گالی
گالی بسر
گالی مافره
گالی پولی
گالی کش
گالیا
گالیانوس
گالیتزین
گالیدن
گالیس
گالیسی
گالیل
گالیله
گالین یانی
گالینی
گالیها
گالیپولی
گالیچ
گام
گام بر گرفتن
گام برداشتن
گام برگرفتن
گام بیرون نهاد
گام بیرون نهادن
گام خوش
گام در گذاشتن
گام درگذاشتن
گام رفتن
گام زدن
گام زن
گام سپردن
بیشتر