دانشنامه آزاد فارسی

حاشیه نویسی

حاشیه همگرا

حاشیه واگرا

حاصل خیزی ایین های

حاصل مصدر

حاضراماده

<hr> مترادف حافظ : پاسدار، حارس، حامی، محافظ، مدافع، مهیمن، نگاهبان، نگهبان، حفظکننده <hr> برابر پارسی : نگهبان، پاسبان، از بر دارنده، نگهدارنده

مترادف حافظ : پاسدار، حارس، حامی، محافظ، مدافع، مهیمن، نگاهبان، نگهبان، حفظکننده برابر پارسی : نگهبان، پاسبان، از بر دارنده، نگهدارنده

حافظ

حافظ ابرو شهاب الدین عبدالله

حافظ اسد

حافظ تنیش بخارایی

حافظ خیابان

حافظ رجب برسی

حافظ شمس الدین محمد

حافظ عبدالحلیم

حافظ لدین الله

حافظ کرت

<hr> مترادف حافظه : حفظه، خاطر، ذهن، قوه ذاکره، یاد <hr> برابر پارسی : یاد، یادآوری، ویر

مترادف حافظه : حفظه، خاطر، ذهن، قوه ذاکره، یاد برابر پارسی : یاد، یادآوری، ویر

حافظه

حافظه توسعه یافته

حافظه حبابی

حافظه راه انداز رایانه های شخصی

حافظه رایانه

حافظه فقط خواندنی

حافظه فلش

حافظه پنهانی

حافظه گسترش یافته

حافظی حضور محمدالله

حافظی فریدون

حافظیان ابوالفضل

حافظیه

حاقه سوره

حالت ابوالقاسم

حالت انتقال نامتقارن

حالت حروف

حالت حفاظت شده

حالت نباتی پایا

حالت های ماده

حالتی تبریزی قاسم بیگ

حالتی رفیع

حالتی مصطفی افندی

حالنامه عارفی

حالی اردبیلی محسن

حام

حامد حبیبی

حامد کرزای

حامدی منوچهر

<hr> مترادف حامل : آورنده ، برنده، حمل کننده ، باردار، آبستن ، بردار، دربردارنده، حاوی، پنج خط افقی موازی در نت نویسی <hr> متضاد حامل : فرستنده، گیرنده، نازا، سترون، عقیم <hr> برابر پارسی : بُردار، بارآور، بردار

مترادف حامل : آورنده ، برنده، حمل کننده ، باردار، آبستن ، بردار، دربردارنده، حاوی، پنج خط افقی موازی در نت نویسی متضاد حامل : فرستنده، گیرنده، نازا، سترون، عقیم برابر پارسی : بُردار، بارآور، بردار

حامل

حامل السبع

حامل راس الغول

واژه های حرف "ح" - دانشنامه آزاد فارسی