دانشنامه آزاد فارسی

دغ زرد

دغ سرخ

دغ محمداباد

دغ پترگان

دغدغک

<hr> مترادف دف : دایره، دایره زنگی

مترادف دف : دایره، دایره زنگی

دف

<hr> مترادف دفاع : پدافند، تدافع، مدافعه <hr> متضاد دفاع : تک، حمله <hr> برابر پارسی : پشتیبان، پشتیبانی، پدافند، ایستادگی، پایداری، پَدافند

مترادف دفاع : پدافند، تدافع، مدافعه متضاد دفاع : تک، حمله برابر پارسی : پشتیبان، پشتیبانی، پدافند، ایستادگی، پایداری، پَدافند

دفاع

دفاع از خود

دفاع طبیعی

دفاع غیرنظامی

دفاع مشروع

دفاع موشکی ملی

دفاعیات

دفاعیه سقراط

دفان ماری مارکیز دو

دفتر ازدواج و طلاق

<hr> برابر پارسی : دفترخانه

دفتر اسناد رسمی

دفتر اطلاعات کمونیستی

دفتر املاک

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

دفتر تحقیقات فدرال

دفتر تحکیم وحدت

دفتر سرودها

دفتر مطالعات و تحقیقات زنان

دفتر هماهنگی امداد بلایای ملل متحد

دفتر همکاری حوزه و دانشگاه

دفتر کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان

دفترهای زندان

دفترهای مالده لایوریدز بریگه

دفترک

دفتری ایران

دفتری فرهاد

دفرمری شارل

<hr> مترادف دفع : اخراج، پس زدن، پیش گیری، جلوگیری، دور کردن، راندن، رد، رفع، مدافعه، ممانعت، وازدن <hr> متضاد دفع : جذب <hr> برابر پارسی : دور کردن، پس زدن، وازدن، راندن، رانش

مترادف دفع : اخراج، پس زدن، پیش گیری، جلوگیری، دور کردن، راندن، رد، رفع، مدافعه، ممانعت، وازدن متضاد دفع : جذب برابر پارسی : دور کردن، پس زدن، وازدن، راندن، رانش

دفع

دفو دانیل

دفیلیپو ادواردو

<hr> مترادف دفینه : کنز، گنجینه، گنج

مترادف دفینه : کنز، گنجینه، گنج

دفینه

<hr> برابر پارسی : اندوه، رنج

برابر پارسی : اندوه، رنج

دق

دقاق ابوعلی

دقاق بن تتش ابونصر

دقایقی مروزی محمد

<hr> مترادف دقت : امعان، امعان نظر، تدقیق، تمرکزفکر، توجه، غوررسی، کنجکاوی، مداقه، مراقبت، نکته بینی <hr> برابر پارسی : مو شکافی، باریک بینی، ژرف بینی، ریز بینی، تیزنگری، ریزبینی، ژرف، موشکافی

مترادف دقت : امعان، امعان نظر، تدقیق، تمرکزفکر، توجه، غوررسی، کنجکاوی، مداقه، مراقبت، نکته بینی برابر پارسی : مو شکافی، باریک بینی، ژرف بینی، ریز بینی، تیزنگری، ریزبینی، ژرف، موشکافی

واژه های حرف "د" - دانشنامه آزاد فارسی